loading...
باشگاه هم اندیشان شبکه چهار
آخرین ارسال های انجمن
محمد بازدید : 359 سه شنبه 23 خرداد 1391 نظرات (0)

آداب معاشرت قسمت دوم

آموزش آداب معاشرت   

برای مشاهده به ادامه مطلب مراجعه کنید.

+ فصل هشتم: حرمت به خود

ترفندهای کوچک: آراسته باشید تا از نگاه کردن به خودتان لذت ببرید و دیگران هم از دیدن شما لذت ببرند.خوشبو باشید.تمیز باشید.خوش لباس باشید.مثل هدیه ای باشید برای خودتان و برای دیگران. ترفندهای کوچک برای این که کمتر بدبو باشید. هر روز خودتان را بشویید.از مواد ضد بوی عرق استفاده کنید.هر روز لباس های زیرتان را عوض کنید.هر روز جوراب هایتان را عوض کنید.از لباس هایی که بوی عرق می دهد استفاده نکنید.کمی عطر،ادکلن و مواد معطر دیگر به لباس هایتان بزنید. توجه:لباس های سیاه هم کثیف می شوند.ولی کثافتشان دیده نمی شود بلکه به مشام می رسد. برای اینکه دهانتان بوی بد ندهد:صبح و شب دندانهایتان را مسواک بزنید.زیاد سیگار نکشید.زیاد سیر نخورید!دست کم سالی یک بار به دندان پزشک مراجعه کنید.برای کنترل بوی دهانتان:درکف دستهایتان(ها)کنید و بعد بو بکشید.در صورت بوی بد،قرص های نعنا،بمکید. اگر بوی بد دهان همچنان مقاومت کرد،دهانتان را ببندید و ساکت بمانید.
 


لباس: قبل از این که بوی خوب بدهید،باید احساس خوب داشته باشید و در لباستان راحت باشید.اگر لباستان خیلی ناراحت باشد،شیک پوش نیستید.اگر لباستان خیلی راحت هم باشد،شیک پوش نیستید.شیک پوش واقعی آن است که به چشم نیاید. هرگز این حالت را نگیرید که لباس پلوخوریتان را پوشیده اید.حتی اگر به پلوخوری می روید. باید لباس با زمان،مکان،موقعیت،شخصیت،سن و اندامتان هماهنگ باشد.فرض کنید یک ببر لباس پلنگ بپوشد،می دانید چه قدر زننده و مضحک می شود؟

موها: باید دوبار در هفته شسته شوند.هر روز شانه و منظم شوند.باید فکری برای شوره مو که روی شانه ها می ریزد،کرد. ء

صدای کارخانه: بدن انسان یک کارخانه ی بزرگ است که ماشین آلات آن روز و شب کار می کنند و از لوله های آن صدا و هوا و دود داخل و خارج می شود که باید تا حد امکان جلوی این صداها را بگیریم و یا دست کم جلوی دیگران ملاحظه کنیم.آروغ،عطسه،فین،(باد روده)،صدای دهان دره،سکسکه و... ء

آاآا و او و دهان دره: دهان دره نشانه ی این است که خسته هستید و حوصله تان سر رفته است.پس باید تا حد امکان در خفا انجام شود.برای این که به اطرافیانتان توهین نکرده باشید،دهان دره تان را مخفی کنید و اگر دیده شد فقط بگویید:«خیلی خسته هستم.»مخصوصآ مراقب باشید متوجه نشوند که حوصله تان از آنها و برنامه هایشان سر رفته است. توجه:هرگز فراموش نکنید که در مواقع دهان دره،دستهایتان را جلوی دهانتان بگیرید.زیاد جالب نیست که دندانهای پرکرده تان را نشان خاص و عام بدهید. ء

هک هک هک.سکسکه: اگر به سکسکه دچار شدید،به آرامی یک لیوان آب بنوشید بدون اینکه در این فاصله نفس بکشید. به کسی که سکسکه می کند نخندید.شاید سکسکه ی مرگ آوری باشد. پاپ پی دوازدهم هم در اثر سکسکه مرد.سکسکه ای که روزها به طول انجامید و در این مدت در واتیکان هیچ کس به او نخندید تا مرد... ء

اوررر.آروغ: مامان جوان از اینکه نوزادش بعد از شیر خوردن آروغ می زند خیلی خوشحال می شود.ولی وقتی همین بچه به پانزده سالگی برسد،مامان دیگر از شنیدن صدای آروغ او بعد از غذا خوشحال نمی شود که هیچ،بدش هم می آید. ء

گررگرررفین،زکام: به آرامی فین کنید.دستمالتان را تمامآ باز نکنید.بلکه آن را نیمه باز کنید. توجه:بعد از فین کردن در دستمال،به آن نگاه نکنید و از همه مهمتر به دیگران نشان ندهید.امکان اینکه یک مروارید فین کرده باشید خیلی خیلی کم است. ء

آآتچو،پیچو،عطسه: آیا می دانید که وقتی عطسه می کنید میکروبهایتان را با سرعت صد کیلومتر در ساعت به شعاع پنج متر پخش می کنید؟پس بهتر است جلوی دهانتان را بگیرید با سرتان را به پشت برگردانید. ء

صدای مشکوک: روده هایتان نفخ می کند؟مواظب باشید ممکن است نگذارید کسی صدایش را بشنود ولی با بوی بدش چه می کنید؟دست کم مکان هایی را انتخاب کنید که لو نروید مثل یک استادیوم ورزشی یا.............هرگز در یک محیط دربسته مثل یک سفینه،باد از شکمتان خارج نکنید،بگذارید لا اقل به کره ی ماه برسید بعد دست به کار شوید. توجه:هرگز به کسی که باد شکم خارج کرده نگویید:خیر باشد.مسلم است که دست و پایش را گم می کند و شما هم برای جبران حال او مجبورید همان عمل را تکرار کنید! ء

+ فصل نهم: گمراه کردن دیگران

گمراه کردن دیگران: خودتان باشید،طبیعی طبیعی،فکر نکنید برای جلب توجه بیشتر باید نقش شخص دیگری را بازی کنید.باور کنید شخصیتی را که انتخاب کرده اید،گمراه کننده تر از شخصیت خود شماست.تازه این شخصیت موقتی است و مال شما نیست.ابدی هم نیست. برای آنچه که هستید حرمت قائل شوید.توجه:بهتر است که آدم به دروغ نقش یک بدجنس را بازی کند تا اینکه نقش یک آدم مهربان و درستکار را.مهربان های دروغین معمولآ بدجنس ترین ها هستند.اگر دختری از شما پرسید که آیا زیباست یا نه؟ اگر زیباست جواب دهید، نه. او حرف شما را باور نخواهد کرد.اگر زشت است بگویید: بله. بگذارید دست کم یک بار در عمرش احساس زیبایی کند. اگر از شما پرسید:«آیا فکر می کنی احمق هستم؟» وقتی این سؤال را از شما می کند به این معنی است که نسبت به حماقت خودش مشکوک است و اگر مشکوک است به این معنی است که احمق نیست.در این صورت جواب بدهید: نه. ء

+ فصل دهم: آداب خودکشی

آیا می توان خودکشی کرد؟نه.خودکشی به هیچ عنوان کار مؤدبانه ای نیست و با آداب معاشرت جور درنمی آید. وقتی کسی خودکشی کرده به این معنی است که حالش زیاد خوب نبوده،خودش را دوست نداشته و بیشتر اوقات فکر می کرده که دیگران هم او را دوست ندارند.ولی شاید اشتباه می کرده.چطور به این نتیجه رسیده؟به طور قطع با این عمر کوتاه فرصت نداشته تا از همه مردم بپرسد که آیا او را دوست می دارند یا نه!اگر فکر می کنید.فقط یک بار است که می شود با موفقیت خود را کشت،آن وقت متوجه می شوید که در این کار نباید عجله کرد.قبل از این کار باید راه حل دیگری پیدا کنید.یاد بگیرید که زندگی کنید.برای زندگی کردن فقط یک دوره عمر دارید نه بیشتر.و سرانجام اگر تمام مردم دنیا خودکشی کنند،چه کسی به پرنده ها غذا بدهد؟چه کسی گیاهان را آب بدهد؟برای درک لذت زندگی،یک سیب را تمیز کرده تا حدی که پوست آن برق بزند،بعد به بازتاب آسمان روی سیب نگاه کنید و سپس آن را گاز بزنید. ء

به انتظار بهار بنشینید. ء

سرتان را بالا بگیرید و آسمان را تماشا کنید. ء

به خورشید نگاه کنید که طلوع می کند. ء

یک گاو را نوازش کنید. ء

یک گل را بو کنید. ء

به یک درخت خیره شوید. ء

وقتی از جلوی آینه رد می شوید به خودتان لبخند بزنید و فکر کنید که فردا یک روز دیگر است. ء

از همه مهمتر اینکه:به دیگران نگاه کنید.همه بد نیستند.حتی کسانی هستند که خیلی مهربان و خوش قلب اند و می توان با آنها دوست شد.باز مهمتر از همه اینکه با دیگران احساس نزدیکی کنید. مخصوصآ فراموش نکنید که:در همه جا،در همه حالت،قوی ترها باید ملاحظه ضعیف ترها را کرده و از آنها حمایت کنند. ء

بینا از نابینا

فیل از کفشدوزک

سالم از معلول

سواری از موتور سیکلت

نهنگ از ماهی

رئیس از کارمند

 

+ فصل یازدهم: در خانه

در میان خانواده: سی سالی بود که جوانها فقط یک آرزو داشتند،اینکه مانند یک پرنده از قفس خانواده به سوی آزادی و زندگی مستقل پرواز کنند.ولی امروز وضع عوض شده و جوانها جذابیت،گرما و عشق درون خانواده را درک کرده اند و مهمتر اینکه به خاطر امکانات زندگی،یخچال پر از مواد غذایی،تلفن آماده،ماشین لباسشویی و... کانون خانواده را لذت بخش تشخیص داده اند.ولی با تمام این مزایا،یک مشکل اصلی وجود دارد آن هم اینکه در خانه،بابا و مامان حضور دارند! ء

بابا،مامان: والدین هم مانند دیگران(دیگری)هستند.می توان با آنها هم همان احترام و حرمت را به جا آورد.خب چرا که نه!عاطفه در درجه ی اول اهمیت قرار دارد.قرار نیست به آنها سلام نکنیم،شب بخیر نگوییم،خداحافظی نکنیم و معذرت نخواهیم.حتی گاه به گاه از آنها تشکر نکنیم. وقتی به پدرتان پشت می کنید از او معذرت بخواهید. مادر برای این مادر نشده که همه کار بکند. ء

یادتان باشد که او مادر است نه آشپز

یادتان باشد که او مادر است نه خدمتکار

یادتان باشد که او مادر است نه رختشوی

یادتان باشد که او مادر است نه اتوکش

یادتان باشد که او مادر است نه خیاط

یادتان باشد او نمی تواند در یک زمان در چند جا باشد و یا چند کار را با هم انجام دهد.در ضمن،مدام نمی شود از بانک کیف مامان،تقاضای پول کرد! توجه:پدر و مادر «عابر بانک» نیستند. ء

وظایف فرزندان در قبال والدین:ء

آنها را در جریان رفت و آمدهایتان بگذارید.ء

قبل از دیر برگشتن به خانه و یا نبودنتان آنها را مطلع کنید.ء

برای دعوت دوست یا دوستانتان از آنها اجازه بگیرید.ء

به حرفهایشان گوش دهید بدون اینکه از شدت حرص و عصبانیت به سقف نگاه کنید.ء

طوری با آنها حرف بزنید که انگار تا به حال خطا نکرده اند.ء

در مقابل دوستانتان با آنها تند حرف نزنید.آخر ممکن است دوستانتان ناراحت شوند!ء

به جز روز مادر و روز پدر،بعضی از روزها هم آنها را شاد کنید.منتظر نمانید تا آنها چیزی از شما تقاضا کنند.خودتان پیش قدم شوید. مثلآ:ء

گاه سفره ی غذا را آماده کنید و یا ظرف ها را جمع کنید.ء

گاه نان بخرید.ء

_گاه آشغال ها را بیرون ببرید،زیرسیگاری ها را خالی کنید.ء

_گاه سیب زمینی ها را پوست بکنید.ء

_گاه ظرف ها را بشویید.ء

_گاه چای را دم کنید.ء

_گاه آشپزخانه را تمیز کنید.ء

_گاه اتومبیل را (اگر دارند) بشویید.ء

فکر نکنید که هر چه مال آنها است،مال شما هم هست. مثل:اتومبیلشان،لباسهایشان،عطر و ادکلنشان،نوارهای موسیقی شان،کتابهایشان. آیا آنها هرگز شلوار جین شما را می پوشند؟توجه:وقتی پسر جوان خانواده با اتومبیل به گردش می رود در یک روز پنج سال از عمر پدر کم شده و پنج سال به عمر ماشین افزوده می شود!ء

خانه: خانه هتل نیست.خانه رستوران نیست.نتیجه:خانه،خانه است.ء

اتاق:وقتی آدم می خواهد افکار و احساساتش را نظم ببخشد باید اول از نظم بخشیدن به اتاقش شروع کند. مثل:ء

مرتب کردن تخت و رختخواب.ء

پرتاب نکردن لباس و دستمال کثیف روی زمین.(می توانید آنها را با ملایمت روی زمین بیندازید!)ء

باز کردن پنجره چند بار در شبانه روز.تعویض ملحفه به طور منظم.ء

نگذاشتن ظروف غذا،چای و........روی کتابخانه،کمد و...ء

برگرداندن نوارهای ضبط صوت در سرجایشان.ء

صبحانه

تا قبل از ساعت هشت صبحانه تان را بخورید.ء

با سر و روی مرتب سر صبحانه حاضر شوید.ء

سلام کنید.ء

اخمو نباشید.ء

مرتب روزنامه نخوانید.ء

اگر نان داغ می کنید یا چای می ریزید به دیگران هم تعارف کنید.ء

وقتی صبحانه تمام شد،دست کم فنجان و استکان تان را بشویید و اگر آخرین نفر هستید،ظروف و لوازم صبحانه را جمع کنید.ء

حمام و دستشویی

ساعت ها در حمام و دستشویی نمانید.ء

بعد از حمام گرفتن،یک دریا آب در کف حمام باقی نگذارید.ء

وان و دستشویی را آب کشی کنید.ء

در خمیر دندان را ببندید.ء

از برس و شانه ی دیگری استفاده نکنید.ء

و سرانجام،اتومبیلتان را در وان حمام نشویید.ء

توالت

قبل از رفتن به توالت دکمه ی شلوارتان را باز نکنید.ء

در را از داخل قفل کنید.ء

ساعتها در آنجا نمانید.ء

سیفون را بکشید و صبر کنید تا نتیجه ی کار سیفون را ببینید و مطمئن شوید که کارکرد آن خوب بوده است.اگر لازم شد،برس توالت شور را به کار گیرید.قبل از بیرون آمدن از توالت شلوارتان را بالا بکشید! اگر تابستان ها به کنار دریا نمی روید،کمی جوهر آبی در آب توالت فرنگی بریزید تا به شما این احساس را بدهد که در کنار دریا هستید!ء

اتاق پدر و مادر

با دوستانتان در آنجا اتراق نکنید.ء

به کشوهای کمدشان سر نکشید.ء

در رختخوابشان نخوابید.ء

توجه:قبل از وارد شدن به اتاق پدر و مادر در بزنید و به انتظار جواب بمانید.ء

در اتاق نشیمن: اتاق را با تلویزیون،موسیقی،دستگاه کامپیوتر و تلفن به صورت اختصاصی در اختیار نگیرید.روی زمین ولو نشوید.پاهایتان را روی میز و مبل نگذارید.وقتی یک نفر مسن تر وارد می شود،جای راحت تر را در اختیار او بگذارید.ء

تلویزیون: سابق بر این اجداد ما زیر کرسی،دور هم می نشستند و تخمه می شکستند و سیگار دود می کردند.حالا ما دور هم می نشینیم،تلویزیون نگاه می کنیم.تخمه می شکنیم و سیگار دود می کنیم. تلویزیون در مقابل کرسی برتری های زیادی دارد:خطر زغال گرفتگی ندارد.خاکستر درست نمی کند.ولی در مقابل نه تنها گل آتش درست نمی کند.بلکه از دیدن برنامه هایش احساس خنکی هم می کنیم!تا حدی که ممکن است سرما بخوریم!تلویزیون را:ء

بدون اجازه ی دیگران روشن نکنید.ء

مدام کانال های آن را عوض نکنید.ء

در هوای خوب آن را نگاه نکنید(پیاده روی بهتر است.)بیشتر آنچه را که در تلویزیون می گویند،باور نکنید!ء

زمان خاموش کردن تلویزیون چه موقع است؟

_وقتی مهمان می آید.ء

_وقتی بر سر سفره ی غذا می نشینید.ء

_وقتی آگهی پخش می کند!ء

_وقتی کسی تلفن می زند.ء

_وقتی برنامه هایش بد است.ء

اگر در آپارتمان زندگی می کنید و باغ و باغچه ای ندارید،رنگ تلویزیون تان را پررنگ کنید. توجه:تمام روز تلویزیون نگاه نکنید.ممکن است سلیقه و درجه هوشی تان پایین بیاید!ء

+ فصل دوازدهم: بادیگران بر سر سفره ی غذا

سر میز غذا

آرنج هایتان را روی میز نگذارید.ء

دستهایتان را زیر میز نگذارید.ء

زیر میز نروید.(مگر زمان زلزله)ء

روی میز نروید.(مگر موقع سخنرانی سیاسی)ء

روی بشقابتان خم نشوید.در عوض،قاشق را به دهانتان نزدیک کنید.ء

وقتی غذا می خورید و حرف می زنید،کارد و چنگال و قاشقتان را مثل پرچم در دست نگیرید و در هوا به احتراز در نیاورید.ء

کارد را مثل چماق در دست نگیرید.ء

در بشقاب و دهانتان سر و صدا راه نیندازید.ء

سر میز،خودتان را نخارانید!فین نکنید.دندانهایتان را خلال نکنید.با موهای سرتان ور نروید.روزنامه نخوانید.آواز هم نخوانید.ء

دستمال سفره

از دستمال سفره استفاده کنید.ء

آن را دور گردنتان گره نزنید.ء

آن را روی زانوانتان بیندازید(نه روی سرتان)ء

اگر در خانه خودتان هستید،دستمال سفره تان را درست و حسابی تا کنید تا بتوانید وعده ی دیگر هم از آن استفاده کنید.ء

توجه:وقتی برای صرف غذا دعوت دارید.بعد از غذا دستمال سفره تان را تا نکنید.ء

پذیرایی: آدم که اول برای خودش غذا نمی کشد!با قاشق و چنگال خودتان از ظرف اصلی غذا،خورش و ماست بر ندارید.نپرسید:«این چیه؟»ء

به دیس غذا ناخنک نزنید.ء

هورت نکشید.ملچ و ملوچ نکنید.در ظرف غذایتان به دنبال(حشرات)نگردید.ء

اگر غذا را دوست دارید،بشقابتان را لبریز نکنید.لقمه ی بزرگ برندارید.ء

مراقب باشید تا غذا به قدر کافی برای دیگران هم باقی بماند.ء
   
خوردن: مدتهاست که دیگر کسی با دهان باز غذا نمی خورد.لقمه ی کوچک و جویدن آرام مد روز شده است.(ضمنآ معده تان هم از شما بیشتر ممنون خواهد شد.)امروزه آن قدر سر و صدا هست که دیگر کسی در موقع جویدن،صدا از دهانش بیرون نمی دهد و یا با دهان پر از غذا حرف نمی زند.غذا را اگر فوت نکنید خودش سرد می شود.فوت کردن بسیار بی ادبانه است! از قدیم گفته اند یک صبر و دو پف.ء

نوشیدن: قبل و بعد از نوشیدن دهانتان را پاک کنید.ء

لیوان آب را یکسره در حلقتان خالی نکنید.بعد از نوشیدن(آاآه ه)نکشید.ء

مراقب صدای قورت قورت گلویتان باشید.(قارت قارت اشکالی ندارد.)ء

اگر برای صرف ناهار و شام دعوت دارید و یا مایلید همچنان شما را دعوت کنند:ء

قبل از بزرگتر سر سفره یا میز ننشینید.ء

روی سفره یا میز ننشینید!ء

قبل از بزرگتر شروع به خوردن نکنید.ء

یاد بگیرید که بگویید چه خوشمزه است.(البته اگر خوشمزه باشد.)ء

اگر سیگاری هستید بعد از آنکه غذای همه تمام شد آن هم با اجازه،سیگارتان را روشن کنید.(سیگار خاموش نکشید.)دست و بازویتان را جلوی نفر کنر دستی تان دراز نکنید تا نمکدان را بردارید.از او خواهش کنید نمک را به شما بدهد.(اگر بینی اش بزرگ باشد ممکن است بازویتان با بینی او تصادف کند.)جمله ی «لطفآ نمک را به من بدهید.» را فقط می توانید با افراد نزدیک خانواده به کار ببرید.برای اینکه از شخص غریبه ای که در کنار شما نشسته نمک بخواهید،راههای دیگری هم وجود دارد.ء

از یک استاد دانشگاه: «استاد ممکن است خواهش کنم لطف کنید و نمکدان را به من بدهید؟»ء

از یک ارتشی: «جناب سروان ممکن است خواهش کنم لطفآ نمکدان را بدهید؟»ء

از خواهرتان: «اون نمکو به من بده.»ء

از یک ناشنوا: «چیزی نگویید بلکه دستتان را دراز کنید و به هر طریقی که می دانید نمکدان را بردارید.»ء

توجه: از یک نابینا نمک نخواهید،ممکن است به جای نمک فلفل به شما رد کند!ء

نان(در یک بشقاب کوچک در سمت راست بشقاب غذا)نانتان را گاز نزنید.ء

نانتان را با کارد نبرید.با دست تکه کنید.با فشار انگشت تکه نان بزرگ را وارد دهانتان نکنید.نانتان را در سس یا سوپ ترید نکنید.(مگر آب گوشت باشد.)ء

از خمیر نانتان فتیله درست نکنید.با نانتان بازی نکنید مگر آنکه چارلی چاپلین باشید.(رقص با نان در فیلم جویندگان طلا)ء

اگر کسی که در طرف راست شما نشسته به اشتباه نان شما را برداشت،هرگز به پشت دستش نزنید.ء

سالاد: برگهای سالاد را با کارد نبرید.بهترین و لطیف ترین قسمت کاهو را برای خودتان انتخاب نکنید.مغز کاهو را می توانید به زیباترین فرد حاضر سر سفره ی غذا بدهید.(اگر با شما نامحرم باشد حتمآ گونه هایش گل خواهد انداخت.) توجه:وقتی یک زالو یا کرم در کاهو و سالادتان پیدا کردید،دم برنیائرید.کسی شما را مجبور نمی کند که آن جاندار بدبخت را بخورید.ء

غذاهای خمیری: خوردن غذاهای خمیری سخت است.به خصوص اگر اسپاگتی باشد.در مورد اسپاگتی از چنگال استفاده کنید و چند رشته را با چنگال جدا کرده و به دور آن بچرخانید و با کمک قسمت گود قاشق آن را جمع و جور(و بسته بندی)کنید و به دهان ببرید. انواع غذاهای خمیری را می توان با پنیر رنده شده،کره و یا سس گوجه فرنگی و یا همراه با دوستان بخورید.اگر هیچ کدام از اینها را ندارید،آن را همراه با صفای باطن میل کنید.ء

تخم مرغ: چطور تخم مرغ را بخوریم.خیلی ساده باید پوست آن را بگیرید.چون ممکن نیست بتوان آن را با پوست خورد.(مگر مار بوا باشید!)ولی هرگز پوست تخم مرغ عسلی را با چاقو نگیرید(مثل سیب).بلکه با همان قاشق کوچک و زدن چند ضربه روی سر آن،پوست آن قسمت را جدا کنید.ء

قابل توجه ریش و سیبیل دارها: زرده ی تخم مرغ خیلی چسبناک است مراقب باشید به ریش و سبیلتان نچسبد.ء

خاویار اگر خیلی پولدار هستید: خاویار باید در یک ظرف بلور،در داخل ظرف نقره و یا ورشوی بزرگتر پر از یخ قرار بگیرد و همراه آن باید نان تست شده،کره و لیمو ترش باشد.کمی کره بر روی نان،کمی خاویار در بشقاب،کمی آب لیمو روی خاویار،کمی خاویار روی نان کره زده شده،کمی لذت در هر لقمه،نوش جان می توانید با لذت و بدون خجالت میل کنید.ء

توجه: پول کمک می کند تا فقر را تحمل کنیم! چه غذاهایی را می توان با دست و انگشت خورد؟ پنیر(که البته روی نان مالیده شده باشد.)میوه(به جز هلو و گلابی)مارچوبه،چیپس،تربچه،انواع صدف.فقط در میان اعضای خانواده و دوستان نزدیک است که می توان چیپس را با دست خورد ولی هرگز جلوی پادشاه بلژیک و یا آرشی دوک کشور دیگری نباید آن را با دست بخورید.ء

توجه:می توان ران جوجه را با دست و انگشت خورد ولی نمی توان دست و انگشت جوجه را با ران خورد! برای خوردن یک هلو یا گلابی،اگر می خواهید خیلی مؤدب جلوه کنید،آن را با یک چنگال که در وسطش فرو برده اید در بشقاب نگاه دارید.قسمت هایی از آن را با کارد جدا کرده و با چنگال میل کنید.(مراقب باشید چنگال را میل نکنید.)موز را درست مثل میمونها باید با انگشت دست پوست گرفت و خورد. توجه:اگر سر سفره ی غذا پهلوی کسی نشسته اید که دستش شکسته است،موز او را پوست بگیرید ولی آن را نخورید.اگر افرادی را برای صرف غذا دعوت کرده اید..... اگر یک دیکتاتور نئونازیست را برای شام دعوت کرده اید.فقط یک نوع غذا درست کنید.یک املت با قارچ سمی کافی است.(او دیگر هرگز در خانه ی شما گرسنه نخواهد کرد.)البته به سایرین گوشزد کنید از آن نخورند،بعد یک غذای خوب درست کنید و با سایر میهمانانتان صرف کنید. چیدن میز غذا،بشقاب،کارد،چنگال،قاشق و لیوان و... .ء

بشقاب در وسط قرار می گیرد.چنگال در سمت چپ(مانند کمونیست ها)کارد در سمت راست(مانند کاپیتالیست ها)ء

قاشق در طرف راست بعد از کارد قرار می گیرد(به طرف بیرون بشقاب)و لیوان در کنار قاشق باید جای داشته باشد.جای قاشق یا چنگال دسرخوری در بالای بشقاب اصلی است.ء

جای میهمانان سر میز غذا: در کشورهای خارج،بهترین جا برای یک خانم میهمان،سمت راست آقای میزبان است و جای یک آقای میهمان،سمت راست خانم میزبان است.در ایران خانم و آقا در وسط میهمانان کنار میز می نشینند تا به پذیرایی از آنها مسلط باشند و بالای میز مخصوص میهمانان یا میهمانی است که به افتخارش میهمانی ترتیب داده شده است و یا به دلیل سن بیشتر،یا شغل مهمتر و یا اولین حضورش در خانه ی میزبان،لازم است احترام بیشتری درباره اش مبذول شود.ء

موارد استثنایی: اگر برای شام یک فلسطینی و یک صهیونیست را دعوت کرده اید آنها را کنار هم ننشانید،وگرنه غذا را بر سر و روی هم پرتاپ می کنند و سفره ی شما چرب می شود.سعی کنید خودتان میان آنها بنشینید و اگر لازم شد،یک کلاه کاسکت ضد ضربه با علامت ان.یو نیز بر سرتان بگذارید. ادامه دارد...
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
باشگاه هم اندیشان شبکه چهار
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    کدوم بهتره
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1127
  • کل نظرات : 239
  • افراد آنلاین : 23
  • تعداد اعضا : 672
  • آی پی امروز : 87
  • آی پی دیروز : 89
  • بازدید امروز : 126
  • باردید دیروز : 187
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,377
  • بازدید ماه : 11,162
  • بازدید سال : 81,601
  • بازدید کلی : 884,440
  • کدهای اختصاصی
    امار