loading...
باشگاه هم اندیشان شبکه چهار
آخرین ارسال های انجمن
محمد بازدید : 454 سه شنبه 27 تیر 1391 نظرات (0)
دکتر حسین ابراهیمی مقدم می گوید مهم ترین معیار انتخاب همسر، نه شباهت هاست نه تفاوت ها




جهت عضویت در سایت کلیک کنید

جهت عضویت در سایت کلیک کنید

«تمام فامیل در یک جمع خانوادگی کنار هم هستند، مثل همیشه در مهمانی ها سامان، نقل مجلس و سخنگوی خانواده است و من، مثل همیشه تسلیم، خاموش و محروم از حق اظهارنظر....

با اینکه قبل از ازدواج در خیال خودم به دنبال شوهری بودم که با ازدواج با او، کمبودهایم را جبران کنم، اما ازدواج با سامان روحیه ام را خراب تر کرد. تا همین اواخر فکر می کردم ازدواج با مردی خوش صحبت، مکمل کم حرفی من است اما حالا طوری با من رفتار می کند که انگار «برده اش» هستم، حتی به جای من تصمیم می گیرد یا در پاسخ به سوال دوستان و آشنایان به جای من جوابگوست. به جای اینکه مدافع من باشد، همچون بختکی بر سینه ام سنگینی می کند و حضورش زندگی ام را تیره و تار کرده است. قبل از ازدواج با این تصور که آدمی با اعتمادبه نفس بالا هستم، نیازی نمی دیدم حتما با فردی بااراده ازدواج کنم. اما الان به تدریج از زندگی با مردی که از خود هیچ اراده ای ندارد و همیشه باید به جایش تصمیم بگیرم، خسته شده ام. راستش نوعی بیزاری نسبت به او پیدا کرده ام چون مجبورم در همه موارد حتی انجام کوچک ترین کار او را به جلو «هل» بدهم...»

این روایتی است که من بارها و بارها مشابه اش را از زبان یکی از صمیمی ترین دوستانم شنیده ام. اگر این مشکل، مشکل شما هم هست؛ با ما همراه شوید. با دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روان شناس و مشاور خانواده، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، درباره همین موضوع گفت وگو کرده ایم.

▪ چرا زندگی زنان و مردانی که از نظر شخصیتی با هم متفاوت هستند، بعد از گذشت مدت زمانی خیلی تداوم ندارد؟

ازدواج یکی از مهم ترین انتخاب ها در زندگی هر فردی است؛ انتخابی که نیاز به شناخت و آشنایی طرفین در آن ضروری است و هر یک از دختران و پسران باید در دامنه ای از زیربناهای اعتقادی، اخلاقی، خانوادگی، فکری و شخصیتی دارای همسانی و هماهنگی با یکدیگر باشند. درست است که وجود برخی از تفاوت ها هم می تواند به رشد افراد و جذابیت ارتباطی آنها بیفزاید اما شباهت ها خیلی بیش از تفاوت ها، در موفقیت آمیزبودن یک ازدواج موثر است. شاید بتوان گفت افرادی که از نظر شخصیتی با هم متفاوت هستند، بیشتر جذب یکدیگر می شوند اما شباهت های موجود، باعث می شود ارتباط زناشویی برای مدت زمان بیشتری دوام پیدا کند.

▪ یعنی شباهت های اخلاقی باعث تداوم زندگی می شود؟

بله حتما. اگر افراد در بعد اعتقادی، از فاصله و اختلاف زیادی برخوردار باشند، ازدواج آنها با خطر مواجه است. در واقع یکی از حیطه های مهم مورد بررسی در ازدواج پس از زیربنای اعتقادی، شخصیت افراد است. در قدیم ضرب المثلی بود که می گفتند «خدا نجار نیست اما در و تخته را خوب به هم جور می کند» هر مثلی که ماندنی می شود حتما حکمتی دارد. اگر ضرب المثلی واقعیت نداشته باشد، زود از سر زبان ها می افتد. به همین دلیل است که می گویند اگر دنبال همسر ایده آلتان می گردید، راهش این است که اول، شخصیت خودتان را بشناسید و بعد بر اساس شخصیت تان، دنبال فردی باشید که با شما سازگار است.

▪ پس این ضرب المثل که قطب های مخالف آهنربا همدیگر را جذب می کنند، درست نیست؟

واقعیت این است که متاسفانه در برخی انتخاب ها، فرد به دنبال کسی می گردد که کمبودهایش را در او پیدا کند و با حضور او، احساس کامل شدن می کند. در این شرایط، فرد خودش را بدون طرف دیگر کامل نمی داند؛ یعنی ناخودآگاه به جای برطرف کردن ایراد و نقص خود می خواهد از طریق دیگری آن را پوشش دهد. در این حالت است که اشتباه بزرگی رخ می دهد و افراد نامتناسب به سمت یکدیگر کشیده می شوند.

▪ کمی بیشتر در این مورد توضیح می دهید؟

فرض کنید فردی بدبین به سمت فردی خوش بین برود یا آدم گوشه گیر و درونگرایی به طرف آدم اجتماعی کشیده شود. فرد کم حرف و خجالتی با فردی سرزبان دار یا فرد عصبی با فردی خونسرد و بی خیال ازدواج کند. فرد وابسته و متکی به دیگران با فردی مستقل و دارای اعتمادبه نفس بالا یا فرد زشت با آدم خوش چهره وصلت کند.... در این نوع ازدواج ها چه رخ خواهد داد؟!

وقتی دختری چهره زیبایی ندارد و از ظاهر خود رنج می برد با مردی خوش چهره و زیبا ازدواج می کند، دچار دردسر می شود چون اطرافیان او را رها نمی کنند و دائما این تفاوت را به رخش می کشند. زنی با خصوصیات اخلاقی بی رمق، بی حال و کم نشاط با این تصور که وصلت با شوهری فعال و سرزنده، شادی و نشاط او را تضمین می کند، تن به ازدواج می دهد، اما با گذشت زمان مرد با نشاط از اینکه دائما باید به فکر روحیه همسرش باشد، کم کم احساس خستگی و دلزدگی می کند. اینجاست که اختلاف ها شروع و وضعیت غیرقابل تحمل می شود.

▪ پس بر چه اساسی چنین تصور نادرستی در ذهن جوانان شکل می گیرد؟

معمولا دختران و پسران تصور می کنند انتخاب و ازدواج با کسی که خصوصیات متفاوتی دارد، باعث کامل شدن شخصیت و زندگی شان می شود، مثلا دختران به اشتباه فکر می کنند، پسران سرزبان دار و بااراده می توانند درگیرودار زندگی از آنها دفاع کنند و در فراز و نشیب ها دستشان را بگیرند. از سوی دیگر مردان برتری طلب با این تصور که اگر با زنان سلطه جو ازدواج کنند، ممکن است با آنها اختلاف پیدا کنند و اصطلاحا «اره بده، تیشه بگیر» پیش بیاید، با همسری مطیع و تسلیم ازدواج می کنند، زیرا چنین همسری در آینده روی حرف آنها حرفی نخواهد زد. ظاهرا در این شرایط همه چیز حساب شده و درست برنامه ریزی شده است و به نظر می رسد این زوج ها بتوانند مکمل یکدیگر باشند و در تنگناها و گرفتاری ها یار و مونس هم. اما این تصورات مشکل آفرین خواهد شد چراکه مثلا برتری طلبی ها و سرزبان داری های مرد علیه خود زن هم به کار می رود. زنی که تا همین اواخر تصور می کرد با پیداکردن شوهری با اراده به همه چیز رسیده است، ناگهان احساس می کند در چنگال مردی مستبد و خودخواه اسیر شده و حق نفس کشیدن هم ندارد. در پیشامدها، مرد همه کاره و تعیین کننده تکلیف است و زن، هیچ کاره.

▪ چرا وجود شباهت های شخصیتی تا این حد در موفقیت آمیز بودن یک ازدواج تاثیرگذار است؟

وقتی فردی با شخصی که شباهت شخصیتی زیادی به او دارد آشنا می شود، از ارتباط با او بیشتر لذت می برد چون کسی را پیدا کرده که مثل خودش فکر می کند و این طرز تفکر یکسان، مهر تاییدی است که فرد نیاز دارد افکار و رفتارش به وسیله دیگران تایید و تصویب شود. از طرفی، یکسان بودن شخصیت زوج ها باعث می شود طرفین از اخلاق و رفتار یکدیگر خوششان بیاید. به همین دلیل، فرد گاهی با خوشحالی و افتخار از کسی تعریف می کند که شباهت زیادی به او دارد و این شباهت را به عنوان یک اتفاق خوب مورد تمجید قرار می دهد. علت های متعددی عامل شباهت اخلاقی و شخصیتی زن و شوهرهاست. وقتی زن و مرد پس از مدتی با هم زندگی می کنند از نظر رفتاری و شخصیتی روی یکدیگر تاثیر می گذارند درنتیجه اگر تفاهم داشته باشند دارای اخلاقی شبیه به هم می شوند. چنین زوج هایی درواقع در ابتدای آشنایی به دلیل نزدیکی خلق وخو، رفتار و شباهت هایی که با هم داشته اند با هم ازدواج می کنند و مهم ترین معیارشان در انتخاب یکدیگر، شباهت شخصیتی است.

▪ حال اگر زوجی به دلیل همین تفاوت ها دچار اختلاف شدند، برای اینکه زندگی شان از هم نپاشد، چه کار باید بکنند؟

در این موارد توصیه می شود حتما به روان شناس مراجعه کنند زیرا اگر زن و شوهر به فکر چاره اساسی نباشند و به روان شناس مراجعه نکنند شاید ادامه زندگی برایشان بسیار سخت یا منجر به طلاق شود.

▪ برای اینکه پایه های زندگی مشترک دچار تزلزل نشود، باید چه نکاتی را رعایت کرد؟

شرط تداوم زندگی زناشویی برای چنین زوج هایی بیش از هر چیز، آگاهی به نقاط قوت و ضعف، شناخت روحیه های یکدیگر و روان شناختی زنان و مردان است. زوج ها باید در پی کشف انگیزه های واقعی ازدواج خودشان و طرف مقابل باشند و بدانند چرا به هم علاقه مند شده اند. آنها نباید از نقاط ضعف یکدیگر سوءاستفاده کنند و آن را علیه هم به کار برند. در زندگی زناشویی کامل، هیچ یک از دو طرف به فکر تسلط بر طرف مقابل نیست. زن و شوهر باید سعی کنند به مسوولیت ها و تعهدهای زندگی مشترک خود احاطه کامل داشته باشند. به تعبیر قرآن کریم «لباس یکدیگر» شوند و مراقب باشند در مقابل هم قرار نگیرند و صحنه زندگی شان میدان جنگ و جدال دائمی نشود بلکه در کنار هم و در جهت سازندگی حرکت کنند. در ازدواج هرچه تشابه شخصیتی بیشتر باشد، بهتر است.



ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
باشگاه هم اندیشان شبکه چهار
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    کدوم بهتره
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1127
  • کل نظرات : 239
  • افراد آنلاین : 27
  • تعداد اعضا : 672
  • آی پی امروز : 113
  • آی پی دیروز : 98
  • بازدید امروز : 166
  • باردید دیروز : 190
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 166
  • بازدید ماه : 166
  • بازدید سال : 82,272
  • بازدید کلی : 885,111
  • کدهای اختصاصی
    امار