loading...
باشگاه هم اندیشان شبکه چهار
آخرین ارسال های انجمن
محمد بازدید : 400 سه شنبه 23 خرداد 1391 نظرات (0)

آداب معاشرت قسمت اول

آداب معاشرت

برای مشاهده به ادامه مطلب مراجعه کنید.

 

+ فصل اول: آداب زندگی

متشکرم(مرسی): متشکرم یکی از اولین کلماتی است که در کودکی یاد می گیریم.مشکل این ایت که در بچگی همیشه باید از همه تشکر کرد.باید مدام بگویید:متشکرم،ممنونم،مرسی خانم،مرسی آقا.بله.باید از همه تشکر کرد تا این که بالاخره یک روز از این که باید از تمام کره زمین و مو جوداتش تشکر کنید خسته و بیزار می شوید.آن وقت است که به جای تشکر خواهید گفت:«اه»به این می گویند رسیدن به دوران بلوغ!شاید هم فکر می کنید در بچگی آن قدر تشکر کرده اید که حالا در دوران بلوغ سهمیه ی تشکرتان تمام شده.برای همین است که دیگر زیاد تشکر نمی کنید یا این که برای گفتن«متشکرم»وقت کم می آورید؛یا شاید عجله دارید و درس و کار و زندگی دیگر حوصله ای برایتان باقی نگذاشته،بهرحال بعد از دوران بلوغ دیگر کمتر تشکر می کنید؛ در حالی که برای ادای کلمه ی«متشکرم»فقط به یک ثانیه وقت احتیاج دارید.یعنی همان اندازه که«اه»گفتن وقت می گیرد. تشکر کردن علامت این است که کسی برای شما کاری انجام داده و آن کار در شما اثر خوبی به جا گذاشته است.برای همین باید از نانوا که نان می دهد تشکر کرد.از لبنیاتی که بقیه پول را پس می دهد تشکر کرد.از راننده ی تاکسی که زیاد و اضافه نمی گیرد تشکر کرد.از...باید از افرادی که جایشان را در اتوبوس به شما می دهند تشکر کرد یا آنهایی که در را برایتان باز می کنند یا به شما کمک می کنند و یا...حالا روزگاری است که ادای این کلمه شما را محجوب خاص و عام می کند.
 


آداب تشکر: تشکر کردن هم مانند سایر کارها آدابی دارد.ء

چگونه باید به یک خارجی بگویید متشکرم:ء

به یک عرب=شکرآ

به یک آلمانی=دانکه شون

به یک ایتالیایی=گراتزی

به یک فرانسوی=مرسی

به یک انگلیسی=تنکیو

به یک ترک=چخ ممنون

به یک ناشنوا= کافی است فقط سرتان را خم کنید

لطفآ: کلمه «لطفآ» را به شخصی می گویند که تقاضایی از او کرده باشند، مثلآ ساعت را بپرسند. نشانی بگیرند، کبریت بخواهند. ولی اشکال اینجا است که همیشه بعد از لطفآ، باید کلمه«متشکرم»را هم به کار برد.(که جمعآ می شود دو ثانیه!) البته این در صورتی است که شخص مقابل تقاضایتان را انجام دهد وگرنه شاید مجبور شوید بد و بیراه هم نثارش کنید.ء

آداب پرسیدن ساعت: برای این که جلوی مردم مؤدب جلوه کنیم،باید یاد بگیریم چه طور سؤال کنیم. مثلآ چه طور از یک خارجی وقت را بپرسیم؟ مستر(یا میسیز)خارجی ساعت چند است؟ مستر(یا میسیز)خارجی ممکن است بگویید ساعت چند است؟یا پیلیز وات تایم ایز ایت؟لطفآ ساعت را به من بگویید.ء

البته فراموش نکنید که در موقع پرسیدن وقت نباید ملیت طرف را به رخش بکشید.مثلآ نگویید آقای فرانسوی ساعت چند است؟بهترین انتخاب این است که بگویید: ممکن است لطفآ بگویید ساعت چند است؟ یا میشه لطفآ بگین ساعت چنده؟

توجه:اگر به زبان مادری خویش جواب شما را داد،مسخره اش نکنید!

خواهش می کنم: «خواهش می کنم»را زمانی به کار می برند که طرف بخواهد جواب تشکر شما را بدهد.در این صورت می گویید خواهش می کنم،این که کاری نبود.(در حالی که کاری بوده کارستان).البته وقتی شما غریقی را که تصمیم به خودکشی داشته نجات می دهید(تازه بعد هم می فهمید که سینه پهلو کرده)دیگر نباید بگویید«این که کاری نبود.»مخصوصآ نباید بگویید:«در خدمتم.»زیرا ممکن است او به امید جواب شما دوباره دست به خودکشی بزند و خود را غرق کند.به هر حال در جواب کسی که از شما تشکر می کند همیشه باید بگویید «خواهش می کنم»ء

معذرت می خواهم: معذرت را وقتی می خواهند ک به طرف مقابل از نظر جسمی و روحی آزار رسانده باشند. چه زمانی باید معذرت خواهی کرد؟ وقتی از کنار کسی رد می شوید و برای لحظه ای جلوی نور آفتاب را می گیرید و او را در سایه قرار می دهید.وقتی پای کسی را لگد می کنید.وقتی کسی را«هل»می دهید.وقتی اشتباهآ کسی را به قتل می رسانید!ء

توجه:سربازی که در جنگ دشمن را بکشد،نباید از خانواده ی او معذرت خواهی کند؛بلکه اگر تیرش به خطا رفت باید از فرمانده اش عذر بخواهد.ممکن است مرا ببخشید؟ وقتی طلب بخشش می کنند که به طرف مقابل آزار و صدمه رسانده باشند در این صورت می گویند: «مرا ببخشید» اگر می خواهید شیک تر به نظر بیایید بگویید: «ممکن است مرا ببخشید؟» (باید هم خواهش کنید زیرا معلوم نیست او شما را ببخشد یا نبخشد!)وقتی کسی را با اتومبیل زیر می گیرید حتمآ باید بگویید: «خواهش می کنم مرا ببخشید که شما را زیر گرفتم» نه این که فقط بگویید: «وای ببخشید» و اگر هنوز زنده باشد باید در جواب شما بگوید: «آه خواهش می کنم.مهم نیست.اختیار دارید.»ء

+ فصل دوم: سلام کردن به دیگران

سلام! سابقآ در روستاها،همه به یکدیگر سلام می کردند ولی حالا جمعیت کره ی زمین آن قدر زیاد شده که دیگر وقتی باقی نمی ماند تا به همه ی مردم سلام کنیم. مردم از سلام کردن ما خوششان می آید و چون این کار هیچ خرجی برنمی دارد، بهتر است از سلام کردن دریغ نکنید. چگونه باید سلام کرد؟ خیلی آسان است، بگویید سلام. میان جوانان و دوستان صمیمی؛ «به به سلام».(یا اسم او را می برید یا نمی برید.)به یک خانم؛ «سلام خانم» .(بدون این که نامش را ببرید.)به یک آقا؛ «سلام آقا» .(بدون این که نامش را ببرید.)به یک اسب؛ «سلام آقا اسبه». اگر ماده است ؛«سلام مادیان خانم». اگر از نر و ماده بودنش بی اطلاعید،یک بار به عقب اسب توجه کنید.بعد روبروی او بیایید و طبق دستور داده شده سلام کنید. در موارد کاری و یا معاملات تجاری حتمآ نام فامییل طرف را بر زبان بیاورید. «سلام آقای محمدی» البته فقط به«آقای محمدی»بگویید آقای محمدی.به یک خانم و آقا؛ «سلام خانم.سلام آقا» به یک دختر ترشیده؛ «سلام خانم»هرگز نگویید:«سلام دختر خانم».(بگذارید خیال کند که اگر می خواست می توانست شوهر کند.) مجبور نیستید به اینها سلام کنید؛ به آشنایی که در حال زدن صندوق بانک است. به فردی که در حال خودکشی است (اول باید او را نجات دهید بعد سلام کنید!)ء

آداب دست دادن: با این افراد شما دستتان را پیش نبرید.بگذارید اگر او مایل بود دست دراز کند.1.به یک خانم.2.به شخص مسن تر از خودتان.3.به یک شخصیت مهم.4.به کسی که به شما معرفی می شود. توجه:به فقیری که دستش را پیش آورده،نباید دست بدهید.بلکه سکه ای در کف دستش بگذارید. آیا برای دست دادن باید دستکش ها را از دست بیرون آورد؟ بله. شخصی که می خواهد با شما دست بدهد،مایل است دست شما را بفشارد نه دستکش را. توجه:فقط یک بوکسور می تواند در موقع سلام با حریف دستکش هایش را از دستها در نیاورد. از قدیم گفته اند:«سلام ناخدا با ناخدا،توپ است در دریا.»ء

بوسیدن: معمولآ افرادی را که دوست داریم می بوسیم. البته همیشه استثناهایی هم وجود دارد. فقط دو طرف گونه را ببوسید! آن هم بوسه ی هوایی. سومین بوسه«دلگی»به حساب می آید.ء

دست بوسی: برای ادای احترام بیشتر می توان دست طرف را بوسید.دست استاد،پدر،مادر...ولی مواظب باشید برای این کار قوانینی هم وجود دارد.دست آشپزها را نبوسید.خصوصآ اگر ماهی پاک کرده باشند و یا سیر و پیاز رنده کرده باشند. توجه:«اگر سرما خورده اید و از بینی تان آب می چکد دست هیچ کس را نبوسید!»ء

خداحافظی _ به امید دیدار: به امید دیدار را فقط به کسانی می گویند که امید دارند او را دوباره ببینند.ولی به مکانیک اتومبیل که اتفاقآ تعمیرکار بدی هم هست و لوازم دست دوم را به جای نو قالب می کند،فقط می گویند خداحافظ و امید دارند که دیگر او را نبینند. توجه:هرگز نباید به مأمور مالیات گفت:«به امید دیدار» می توان جمله ی«موفق باشید»را نیز به جای خداحافظی به کار برد.آن هم فقط در مورد کسانی که اطمینان زیاد به دیدار دوباره ی آنها نداریم؛مثل کسانی که به کره ی ماه می روند و یا محکومین به اعدام... ء

+ فصل سوم: معرفی به اشخاص

آداب معرفی: هرگز نباید دو نفری را که با هم آشنا نیستند برای مدت طولانی در کنار یکدیگر تنها گذاشت.باید از قبل آنها را به هم معرفی کرد.یادمان باشد که همیشه فرد پایین دست را(چه از نظر سنی،چه شغلی و...)به فرد بالادست معرفی می کنند.منظور از بالادستها این افراد هستند؛ خانمها (در مقابل آقایان) مسن ها (در مقابل جوانان) رؤسای حکومتی (در مقابل بقیه افراد) حتی اگر پدرتان نیز بسیار قابل معرفی باشد،هرگز اول او را به یک دوست جوان معرفی نکنید بلکه دوست را به پدرتان معرفی کنید. «بابا،دوستم را معرفی می کنم.»نه اینکه«آقای فلانی!پدرم را به شما معرفی می کنم.»اما اگر بر فرض فلانی سیاه پوست است و پدرتان نیز به تبعیض نژادی معتقد است،از قبل پدرتان را از رنگ پوست او باخبر کنید.اگر هم بعد پدرتان خواست که دوستتان را عوض کنید،پدرتان را عوض کنید.اگر دوستتان کشفی کرده بد نیست کشف او را نیز یادآوری کنید. «آقای فلانی را که کاشف قند شور است به شما معرفی می کنم.»توجه:اگر آقای فلانی هیچ کشفی نکرده نباید بگویید:«آقای فلانی را که هیچ کشفی نکرده به شما معرفی می کنم.»برای معرفی بی نوایی که نام فامییل عجیب و بسیار مشکلی دارد کافی است او را با نام کوچکش معرفی کنید. ء

+ فصل چهارم: حرمت به دیگران

حرمت: حرمت به افراد،حرمت به تفاوتها و طرز تفکر و منش متفاوت آنهاست.تصور کنید اگر بنا بود تمام مردم کره ی زمین مانند هم بودند،دنیا چه قدر خسته کننده می شد. آیا باید حرمت همگان را حفظ کرد؟ بله،باید حرمت تمام انسانها را حفظ کرد.زیرا بالاخره افرادی هم وجود دارند که ما باید خودمان را مجبور کنیم به آنها احترام بگذاریم مثل:آنها که مرتبآ بوق می زنند.آنها که لوله ی اگزوز موتورسیکلتشان را دستکاری می کنند تا صدای گوش خراشی بدهد.آنها که...و سرانجام آنهایی که حرمت هیچ کس و هیچ چیز را نگه نمی دارند. ء

حرمت به خارجیان: فراموش نکنیم به محض اینکه به آن طرف مرز قدم بگذاریم،ما هم غریبه و خارجی می شویم.خارجی ها می توانند سیاه پوست،زردپوست،سرخ پوست باشند(ولی البته هرگز آبی پوست نمی شوند.)شاید این رنگها هستند که بیشتر سفیدپوستان را جری می سازند.حرمت آداب و رسوم خارجی ها را حفظ کنیم.با یک سیاه پوست درباره ی برده های سیاه پوست صحبت نکنیم و یک آلمانی را از اعقاب هیتلر نخوانیم. وقتی یک موجود فضایی را که از کره مریخ آمده،دیدید،به او نخندید.یک چینی را که سگ و گربه می خورد مسخره نکنید مگر اینکه سگ و گربه شما را خورده باشد.توجه:هرگز به یک خارجی نگویید«اجنبی» ء

حرمت به افراد مستمند: افراد مستمند مناعت خود را دارند.آنها فقر خودرا پنهان می کنند.شما هم باید طوری رفتار کنید که انگار فقرشان را نمی بینید.(البته وقتی سائلی را دیدید که از شما درخواست کمک می کند،خودتان را به آن راه نزنید.)چه طور باید به مستمندان نشان دهید که فقرشان را نمی بینید؟ از او پول قرض بخواهید!توجه:هرگز به احمق ها نگویید احمق بی نوا.حتی اگر آن احمق بی نوا باشد. ء

حرمت به ثروتمندان: پولدارها زندگی جالب و راحتی ندارند.مغز آنها دیگر به چیزهای ساده و بامزه و شاد نمی اندیشد.آنها دیگر نمی دانند برای تفریح بیشتر چه کنند.آنها دیگر بلد نیستند وقت گذرانی کنند چون وقت برایشان طلا است. آیا فکر می کنند چون ثروتمند هستند خوشبختند و نخواهند مرد؟ پس بدبخت خوشبختها...! ء

حرمت به خانم: خانمها بسیار قابل حرمت هستند به همین دلیل:آقا باید در را برای خانم باز کند و بگذارد که او اول وارد شود و همچنین باید کمی زودتر سرقرار حاضر شود.آقا نباید یک متر جلوتر از خانم حرکت کند(نیم متر اشکالی ندارد!)آقا باید موقع رساندن خانم به منزل آنقدر بایستد تا خانم وارد منزل شود.پسرها نباید دخترها را مسخره کنند حتی اگر زیبا نباشند.آیا پسرها مطمئن هستند که خودشان خوش قیافه هستند؟نباید فراموش کرد که دخترانی هستند که خیلی زیبا نیستند ولی می توان در کنار آنها خوشبخت بود و از همه مهمتر ممکن است کم حرف باشند که این خود بزرگترین نعمت است. ء

حرمت به چاق ها: اگر چاقها چاق هستند،تقصیری ندارند.اغلب به اندازه ی یک فرد عادی غذا می خورند.در حقیقت کافی است به سیب زمینی چشم در چشم نگاه کنند و چاق شوند.چاقها زندگی مشکلی دارند.همه به آنها نگاه می کنند.آنها را مسخره می کنند.وقتی از پله ها بالا می روند نفسشان بند می آید.هرگز نمی توانند شیک پوش شوند.از همه مهمتر هرگز نمی توانند با یک فرد عادی در وزن معمولی الاکلنگ بازی کنند زیرا همیشه الاکلنگ طرف چاقها پایین است و روی زمین می ماند.باید چاقها را دوست داشت،زیرا چاقها دلشان هم چاق و بزرگ است. توجه:در درون هر انسان چاق،یک انسان لاغر فریاد می زند:«بگذار من از این زندان خلاص شوم.» ء

حرمت به معلم: اگر استادتان شما را دوست ندارد به این معنی است که دیگر شغلش را دوست ندارد بهتر است با او مدارا کنید.توجه داشته باشید که اگر معلم نبود،شما چه قدر احمق از دنیا می رفتید.ء

زندگی معلم را خراب نکینید.ء

وقتی او حرف می زند،شما حرف نزنید.ء

نگویید فهمیدم.(چون حقیقت ندارد.)ء

مدام به ساعتتان نگاه نکنید.ء

فکر نکنید این اوست که بد درس می دهد.ء

شاید این شما باشید که بد می فهمید.ء

فکر نکنید که از جریمه کردن شما لذت می برد.ء

لاستیک اتومبیلش را پنچر نکنید.ء

اگر در درسی نمره ی تک گرفتید،پدرتان را نفرستید تا با او زورآزمایی کند!ء

حرمت به پیرها: در هر دوره از زمان،به مغزمان فرو می کنند که جوان های این دوره بد تربیت شده اند.دوره ی قدیم جوان ها بهتر بودند و همیشه این حرف را پیرها می زنند.جوان ها صندلی شان را به پیرها نمی دهند.پیرها هم همین طور.صبر داشته باشید.بالاخره یک روز پیرها می روند و شما جوان ها پیر می شوید و می توانید روی صندلی آنها بنشینید.هرگز پیرها را نزنید.آنها شکننده هستند و مانند یک لیوان نازک خیلی زود می شکنند.با آنها قبل از سفر ابدی شان مهربان باشید.بگذارید از کره ی زمین خاطره ی خوبی با خود ببرند.این باعث می شود ابدیتشان را با آرامش و حوصله سپری کنند.هر بار که سالخورده ای را می بینید،کودک و نوجوانی را به خاطر بیاورید که دورانی طولانی از جوانی اش گذشته است. توجه:فراموش نکنید که میان پیر و جوان فقط چند سال سن قرار گرفته است.ء

حرمت به پلیس: دو نوع پلیس وجود ندارد.پلیسی که پس از دزدی یک موتورسیکلت از دستش فرار می کنیم و پلیسی که پس از دزدیده شدن موتورسیکلتمان به او مراجعه می کنیم، هر دو یک نفر هستند. پلیس ها هم رحم و عطوفت دارند.هربار که اطلاعاتی از پلیس می خواهید باید بگویید: «سلام سرکار»«لطفآسرکار»«خداحافظ سرکار» و هربار که از کلانتری خارج می شوید،هرگز نگویید به امید دیدار.باید بگویید:بدرود.خداحافظ.ء

حرمت به مرده: چون فرد از دست رفته دیگر وجود ندارد که از خودش دفاع کند،باید او را در آرامش و صلح ابدی اش باقی گذاشت.حتی اگر بدی هم کرده باشد هرگز نباید با او تسویه حساب کرد.فراموش نکنید که فرق میان مرده و زنده،یک میزان الحراره،با سی و هفت درجه سانتی گراد است.ء

توجه مخصوص: در هر شرایطی قوی تر باید از ضعیف تر حمایت کند.مثل:ء

پلنگ از گربه

عقاب از گنجشک

گنجشک از پشه

کامیون از سواری

افسر از سرباز

تمساح از سوسمار

گرگ از گوسفند

شکارچی از خرگوش

خرگوش از موش

+ فصل پنجم: حرمت به اشیاء

خراب نکنید

پاره نکنید

خرابکاری نکنید

ویران نکنید

به خاطر لذت شخصیتان،کثیف نکنید.ء

به مبل و صندلی و....لگد نزنید.آن بیچاره ها هیچ آسیبی به شما نرسانده اند.از لباسهایتان به خوبی نگهداری کنید حتی اگر پول آنها را پدرتان داده است.گوشی تلفن عمومی را نشکنید.در مواقع اضطراری تلفن می تواند کمک بزرگی باشد.شکستن علامت زورمندی نیست،بلکه برعکس علامت ضعف است.ء

حرمت به دیوار: اگر میل بی اندازه ای به نوشتن روی دیوار دارید،اول سعی کنید جلوی خودتان را بگیرید.اگر موفق نشدید و این هوس همچنان باقی بود،روی دیوارهای خانه های کهنه و خراب چیز بنویسید.شاید به این ترتیب کسی برای آبادانی آنها آستین ها را بالا بزند.ولی به رحال یادتان باشد که: دیوارها هم حافظه خوبی دارند. سعی کنید خاطره خوبی برایشان بگذارید.

+ فصل ششم: حرمت به طبیعت

کره ی زمین: کره ی زمین را باید به همان اندازه تمیز نگه داریم که زمانی بر آن پا گذاشتیم.باید به کسانی که بعد از ما و از پشت سر می آیند نیز فکر کنیم.زندگی ادامه دارد............ بعد از ما قرار نیست دوباره طوفان نوح به وجود بیاید. برای ادب بیشتر،این کارها را در برنامه روزانه تان بگنجانید:وقتی خورشید طلوع می کند به آن سلام کنید.بر زمین تف نیندازید.به شاخه های درختان که خم شده اند جواب سلام بدهید.گلها را از ریشه نکنید چون دیگر سبز نخواهند شد.کیسه و بطری پلاستیکی را در مزارع و پارکها روی زمین نیندازید.آشغال ها را در رودخانه و دریا نریزید چون ماهی ها نمی توانند آنها را هضم کنند.ته سیگار در جنگل نیندازید تا سال بعد دوباره بتوانید جنگل را ببینید.به خاطر حرمتی که به ماهی ها می گذارید در دریا جیش نکنید و بالاخره برای آسمان پرستاره کف بزنید. توجه:همیشه وقت غروب به خورشید شب بخیر بگوییم و فراموش نکنیم که به او بگوییم به امید دیدار.اگر طبیعت را خراب کرده ایم اگر به طبیعت صدمه زده ایم باید از آن معذرت بخواهیم و طبیعت نیز باید در جواب به ما بگوید:«خواهش می کنم.» آسفالت کارانی که خیابان را با مته سوراخ می کنند،باید از زمین معذرت بخواهند و برایش گل بفرستند.تصور کنید یک روز زمین دلش بخواهد که انتقام بگیرد و به انسانها بگوید:«قرنهاست که دارم شما را تغذیه می کنم.حالا که با من این طور رفتار می کنید،من هم دیگر برای شما سبز نخواهم شد.» توجه:اگر یک روز زمین از دادن گندم و ریحان به ما خودداری کند،از این پس کبابمان را با چه بخوریم؟

+ فصل هفتم: حرمت به حیوانات

به هیچ کس نگوییم توله سگ: فقط حرمت به حیوانات بزرگ و ترسناک را نباید حفظ کرد.قبل از اینکه یک حشره ی کوچک را له کنید در نظر آورید که اگر او هزاربار بزرگتر شود آن وقت شما چه قدر خواهید ترسید.به قناری که چه چه می زند چه بگوییم:«به به چه صدایی!»به سگی که پارس می کند چه بگوییم:«چخه!خفه شو»ولی به او آزار نرسانیم.او را با سنگ نزنیم.سگ پیر شده را نیز به حال خود رها نکنیم.به او برسیم.هرگز بچه را با سگ تنها در خانه نگذاریم.بر سر سگی که بچه را خورده،داد نکشیم.به هیچ کس نگوییم توله سگ! توجه:سگ مخصوص نابینایان بر سگ مخصوص ناشنوایان ارجحیت دارد! به مرغی که تخم گذاشته باید گفت: «متشکرم مرغ عزیزم.» آیا می توانیم گربه مان را تو خطاب کنیم؟ بله البته اگر گربه مؤدب باشد و احترام شما را نگاه دارد. می توان یک عقاب را تو خطب کرد؟اول به او بگویید: «حالت چه طوره؟» اگر جواب داد: «متشکرم خوبم.شما چطورید؟» دیگر به بحثتان ادامه ندهید. توجه:هرگز به یک اسب نر نگویید:چه قدر ناز و ادا داری. آیا می توان به یک گاو دسته گل هدیه داد؟ بله.مخصوصآ اگر گل یونجه باشد. مواظب باشید اگر دسته گلی از گل فروشی به او هدیه می دهید،اول کاغذ و بعد روبان و سیم آن را باز کنید تا حیوان بتواند به راحتی آن را بخورد. توجه:هر وقت یک گاو را دیدید،به او سلام کنید.چون برجسته ترین دانشمندان عالم نمی توانند دستگاهی اختراع کنند که از یک طرف علف داخل آن شود و از سوی دیگر شیری که از آن علف به وجود آمده خارج گردد.ء

حرمت به صید: با صیادی که یک گوزن شکار کرده و کشته چه باید کرد؟ نباید صیاد را فراری بدهید.او باید با یک دسته گل نزد همسر گوزن برود و از او معذرت خواهی کند. آیا یک صیاد می تواند در مراسم تدفین پرنده ای که شکار کرده شرکت کند؟ بله ولی باید با شرمندگی سرش را پایین بیندازد و احساس گناه کند.همچنین بدون تفنگ شکارچی اش در مجلس حضور پیدا کند. آیا خرگوش ها می توانند در مراسم تدفین صیادی که در رابطه با شکار کشته شده شرکت کنند؟ بله،به این شرط که با مسخره بازی مراسم را به هم نزنند. ادامه دارد...
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
باشگاه هم اندیشان شبکه چهار
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    کدوم بهتره
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1127
  • کل نظرات : 239
  • افراد آنلاین : 38
  • تعداد اعضا : 672
  • آی پی امروز : 249
  • آی پی دیروز : 129
  • بازدید امروز : 376
  • باردید دیروز : 1,420
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 8
  • بازدید هفته : 2,299
  • بازدید ماه : 2,299
  • بازدید سال : 84,405
  • بازدید کلی : 887,244
  • کدهای اختصاصی
    امار