پیام: سلام. حال شما چطوره؟ می دونید؟ امروز برای امید کاری پیش اومد و قسمت شد من در خدمت تون باشم. راستی خبر دارید هم اندیشان با بیش از 200 هزار پیامک در ماه به عنوان پرمخاطب ترین باشگاه بین پیام نماها شناخته شده؟ می دونید علت این همه استقبال چیه؟ فکر کنم یکیش اینه که ما همدیگه رو نمی بینیم. این طوری راحت تر حرفامونو می زنیم، یعنی حرف هایی که حتی نمی تونیم به نزدیک ترین دوستامون بگیم اینجا می تونیم مطرح کنیم. احتیاجی به تظاهر و ریا کاری و شعار هم نیست. حسن دیگه ندیدن همدیگه اینه که ما دیگه براساس ظاهر آدما قضاوت نمی کنیم. یعنی تمرکزمون می ره روی محتوای حرفا نه ظاهر آدم ها. ظاهر آدم ها خیلی وقتا باعث قضاوت های نادرست و نتیجتا فاصله گرفتن از هم می شه. ظاهر آدم ها یعنی قیافه، پست و مقام شون، وضع مالی شون، جنسیت شون و تفاوت سنی شون باعث می شه که نتونن راحت با هم حرف بزنن و از درون هم با خبر بشن. مثلا همین منو اگه ببینین می گین بابا این کیه دیگه؟ نمیشه باهاش تا سرکوچه هم رفت. ولی اینجا تو باشگاه این محدودیت نیست. اینجا سرزمین باطنه. می تونید در درون آدم ها سیاحت کنید. می تونید باطن آدم هایی رو ببینید که ظاهرشون با ظاهر شما 180 درجه فرق می کنه. می تونید سؤالاتی رو که در ذهن شماست ولی نمی تونید مستقیما از افراد جامعه بپرسید اینجا مطرح کنید. اینا رو گفتم که بگم از این ویژگی  باشگاه بهتر استفاده کنید. حرف دلتون رو بزنید. لزومی به شعار دادن نیست. پرسشگر باشید و عاشق دانستن. اگر فقط شعار بدیم به تکرار می افتیم اما اگر واقعیات درونمان را بیان کنیم و پرسشگر باشیم مطمئنا جلو خواهیم رفت و افق های تازه ای در زندگی مان طلوع خواهد کرد. سؤال تازه مقدمه تلاش جمعی برای فهم تازه است و فهم تازه مقدمه زندگی تازه. اگر حرف تازه ای داریم بهتره مطرحش کنیم ولی اگه نداریم بهتره سکوت کنیم و از نظرات بقیه بهره ببریم.

سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو         ور از این بی خبری رنج مبر هیچ مگو

بدون اغراق می گم، من به داشتن چنین دوستان با صفایی افتخار می کنم. دوستانی که درد مشترک دارند و برای هم دل می سوزونن. ببخشید حرفام طولانی شد.

بریم سراغ پیامک ها

من تا به حال نمی دونستم که پسر ها هم شکست عشقی می خورن به خاطر همین تا می تونستم بهشون نامردی می کردم واقعا معذرت می خوام.

(مهشید، 24)

سلام. امروز رفتم مانتو بخرم، دیدم هر چی مانتوها کوتاه تر می شن قیمتشون بیشتر میشه. دقیقا نمی دونم چه درس هایی می شه از این موضوع گرفت ولی نکته جالبی بود...

(آوا خانم، 18، شیراز)

گاهی با یک قطره لیوانی لبریز می شه، گاهی با یک کلام، قلبی آسوده آرام می گردد. گاهی با یک کلمه، یک انسان نابود می شود. گاهی با یک بی مهری دلی می شکند. مراقب بعضی "یک ها" باشیم، در حالی که ناچیزند، همه چیزند...

(سمیه از تهران)

سلام هم اندیشان؛ گفتم کتابی رو معرفی کنم که به موضوع این هفته بخوره. کتاب (10 قانون انسان بودن از شری اسکات، موسوی، انتشارات نسل نواندیش) کتاب انسان سازیه.

(مرهم، 17، میناب)

سلام؛ پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: نصیحت مانند برف است که هر چه آرام تر ببارد بیشتر می ماند و بیشتر بر عمق زمین فرو می رود.

(فاطمه قاسملو، 17 ساله، از کرج)

سلام؛ چه حس زیبایی وقتی نشستی داری پیام نمای شبکه چهار هم اندیشان رو می خونی و می بینی این همه داداشی و آبجی با حال و فهمیده داری. ایشالا هیچ غمی نداشته باشین.

(مرتضی ، مشهد، 67)

نکته کلیدی: نه هیچ انسانی دوست توست و نه هیچ انسانی دشمن توست بلکه هر انسانی آموزگار توست

(دوست و همراه همیشگی شما نرگس)

سلام؛ یه لطیفه باحال؛ دو راه برای خانم مهندس شدن هست:

1-      این قدر درس بخونی تا خانم مهندس شی

2-      یه شوهر مهندس بگیری!!

(زهرا، گرگان؛ نودیجه)

سلام به بروبچ و عمو امید و روح عمو پیام، نمی دونم چه جوری ازتون تشکر کنم شما منو از چاهی که با کله توش سقوط کردم نجاتم دادین، با یه پسر آشنا بودم که کم کم دوست شدم به کلی عقلمو از دست داده بودم که با مشارکت در بحث های شما راهمو پیدا کردم و فهمیدم چه اشتباهی کردم. یعنی خدا منو می بخشه؟

(فاطمه ، 17 ، از زنجان)

روز کنکور خیلی عجله داشتم. با آژانس رفتم. وقتی به راننده کرایه رو دادم، گفتم: وقت ندارم واسه بقیه اش منتظر بمونم و سریع رفتم. بعد از امتحان وقتی اومدم خونه باورم نمیشد بقیه اش رو داده بود در خونمون.

(زهره ، 18 ساله، دره شهر)

سلام. عاطفه آدم ها کجا رفتند؟ یه عمل داشتم، 4 روز بستری بودم. مادر شوهرم حتی یه زنگ نزد که حالم رو بپرسه، اون هم مادرشوهری که مثل مامان خودم دوستش داشتم و چون کمی سنش بالاست، خیلی بهش کمک می کردم.

(زری، 23 از شیراز)

سلام امید و بچه ها. خوبین؟ این حرف رو از یه روانشناس شنیدم؛ من که خیلی خوشم میاد وقتی از دست یکی عصبانی میشم این یادم میاد، دیگه می بخشمش. میگه: ببخش. ممکنه که اون لیاقتش رو نداشته باشه، ولی تو خودت لیاقت آرامش رو که داری.

(رقیه، 18 ساله، از مراغه)

سلام. من به پیشنهاد خواهر بزرگترم مطالبتون رو خوندم. ممنون. بعضی بچه ها با وجود سن کم، سطح معلومات بالایی دارند؛ البته من و خواهرم خیلی از شما دوستان بزرگتریم.

(شهره، 31ساله و خواهر عزیزم شکوه، 39 ساله)

سلام امید. الان داشتم مجله گوناگون رو می خوندم. چه مطالب زیبا، جالب و آموزنده ای درج شده بود. از آقایان گل گیری و رزاق بسیار ممنونم.

(سیده ریحان)

از خنگول پرسیدند: جذر 7 به توان سوم همان عدد تقسیم بر مکعب 9 چند می شود؟ خنگول اندکی تامل کرد و جان به جان آفرین تسلیم کرد.

(ر.ارجمند، از بیدزرد فسا)

پیام: دست شما درد نکنه. فیض بردیم. پیامک ها تموم شد. اونایی که حوصله دارند، می توانند بنشینند. می خوام یه خاطره بگم بخندیم. آقا ما سرباز بودیم تو یه پادگانی تو همین تهرون. هر روز 6 صبح باید می رفتیم ورزش صبحگاهی. کل میدون صبحگاهی رو باید 10 دور می زدیم. آقا ما رو میگی، آی زورمون میومد؛ اما سربازیه دیگه، کاریش نمیشه کرد. اون موقع نمی دونستم، ولی حالا فهمیدم که اصلا ورزش سنگین بلافاصله پس از خواب شبانه خوب نیست. ضرر داره. البته هوش ژنتیکی من همون موقع اینو تشخیص داد، اما کیه که به هوش من اعتماد کنه؟ بدبختی من اینه که صد سال زود دنیا اومدم! (میگم تخمه ای، کرانچیی، چیز میزی داشتین بیارینا. قصه تعریف کردن بدون تخمه حال نمیده.) آره داشتم می گفتم. آقا یه روز مریض شدم. صبح بدون این که لباس ورزش بپوشم، رفتم میدان صبحگاه. ( میگما چه حالی میده وسط یه جمع هزاران نفری بشینی قصه تعریف کنی. بعدش هم هزارتا چشم همین جوری بهت زل بزنه. لذت شهرته دیگه.) خلاصه، رفتم میدون میون سربازا وایستادم. سرهنگه اومد گفتش: آی تو ، واسه چی لباس ورزشی نپوشیدی؟ گفتم حال ندارم؟ (منظور من بدبخت این بود که مریضم) آقا ، سرهنگه رو میگی، انگار فحش بهش داده باشم؛ گفت چی؟ حال نداری؟ حالا نگو طرف فکر کرده من میخوام جلوی جمع ضایعش کنم، ولی خدا وکیلی منظور من این نبود. خلاصه چه دردسرتون بدم. این لهجه بدجور کار دستم داد. منم اون موقع وسط دوییدن سربازا سرود می خوندم. این بود که سرهنگه منو قشنگ می شناخت. گفت: بشمار سه میری لباس ورزشیتو می پوشی می آی. گفتم: نمی تونم، مریضم. بهتونم بگما سرهنگ معمولی نبود که ، یک سرهنگ با هیبتی بود! کسی نمی تونست بالای حرفش حرف بزنه. منم غد (مغرور)، مگه کوتاه اومد؛ عمرا، دوست دارین بقیه اش رو بشنوین، آره؟ شرمنده تونم. باید آگهی بازرگانی بریم. اصلا شما مگه کار و زندگی ندارین نشستین خاطره میخونین؟ ها؟ با این عجله؟ چای دوم. اوووه چه زودم بهشون بر می خوره!!! شوخی کردم. نمی دونم چه کرمیه که هر کیو دوست دارم؛ سر به سرش می ذارم. به جان خودم نباشه، به جان امید، راست بود. خاطره رو میگم. آقا، الکی الکی می خواستن منو از پادگان بندازن بیرون. یا 05 کرمان یا خاش. اون جا بود که پاهای داداشتون لرزید. فهمیدم اونچه در ذهنم به عنوان توکل و ایمان یافتم، فقط چند کلمه است که ذهنم رو اشغال کرده و قلب صاحاب مرده خالی خالیه. خلاصه دیدم اوضاع بدجور پسه. رفتم دفتر سرهنگ گفتم به جان خودم، منظوری نداشتم. خیر سرم می خواستم بگم مریضم؛ اما مگه قبول می کرد. با خودم گفتم اگه از پادگان بیرونم نندازن؛ رو شاخشه. خدایی این دخترها حال می کنن سربازی نمیرنا. نه؟ نه می دونن سربازی چیه، نه وقتی شوهر می کنن، تو این اوضاع و احوال اقتصادی خرج خونه گردنشونه. حالی می کنن واسه خودشون. بدبخت ما مردا. چیه؟ دروغ می گم، بگو دروغ میگی. کار خونه رو نگو که جوابش رو همین جور واست ردیف می کنم هزارتا. قربونش برم تکنولوژی بیشتر از این که در خدمت مردا باشه، در خدمت خانم هاست. خدا شانس بده؛ البته اعتراف می کنم که بچه داری سخته. خیلی هم سخته. خلاصه خودم رو کشتم تا به سرهنگه ثابت کنم که منظوری نداشتم. اصلا به نظر من، باید این خودش بشه رشته دانشگاهی. به جان امید راست می گم. همین که بتونی منظورت رو درست و دقیق به طرف بفهمونی، خودش کلیه، بندی طی مطالعات فلسفی عمیق و تحقیقات متعدده و متکثره ای که طی سالیان دراز در احوالات ابناء بشر در بلاد مختلفه داشتم، به این مهم دست یافتم که بسیاری از مرافعات و اختلافات آدمیان – از جمله زن و شوهر – بر سر همین است: برداشت های مختلف از الفاظ واحد. به عنوان کسی که هزار تا پیرهن بیشتر از شما در دعوای خانوادگی پاره کردم و موهای مبارک را از دست دادم، عرض می کنم: قبل از آغاز دعوا، مورد دعوا را کاملا معلوم کنیم. البته این قاعده برای جنگ های کلاسیکه و در عملیات های پارتیزانی جواب نمیده. خب دیگه کاری باری ندارید؟ باید برم. زنگ بعد باید برم فلسفه تدریس کنم. فردا امید میاد. سی یو.

بخش سوم بحث اخلاقیات

سلام به هم اندیشان گلم. داداشی به نظر شما اخلاقیات بد می تونه ارثی باشه آخه من خیلی از این موردا مشاهده کردم.

(پریسا از تهران)

امید: بعضی خصلت های انسان؛ چه خوب و چه بد می تونه ریشه ژنتیکی داشته باشه. انسان ها باید برای خصلت های خوبی که دارن همیشه خدا رو شکر کنن و با اراده ای که خداوند به انسان داده تلاش کنن تا خصلت های بد رو از خودشون دور کنن. همین کاره که ارزش داره.

سلام هم اندیشان؛ لطفا به احترام انسانیت و اخلاقیات و همچنین پیامک های درج نشده، یک دقیقه سکوت کنید!

(رضا از شهریار)

سلام آقا امید؛ برای بهتر شدن اخلاقیات دیدن برنامه سمت خدا از شبکه 3 رو پیشنهاد می کنم.

(یاسین 17 ساله)

امید: بچه ها هفته قبل تهیه کننده این برنامه رو دیدم و ساعت دقیق پخش برنامه رو ازش پرسیدم. شنبه تا چهارشنبه ساعت یک و نیم. در ضمن برنامه گلبرگ هم که پنج شنبه ها ساعت یک و نیم از شبکه 3 پخش می شه، بسیار پرطرفداره.

سلام؛ داداش امید! به نظر من مهمترین دلیل کمرنگ شدن اخلاقیات بی توجهی به خداست. من از وقتی نماز نمی خونم بدجوری بداخلاق شدم. شما می تونید کمکم کنید که خوب بمونم؟

(زهرا، 21 ساله از تهران)

امید: دیروز هم به آبجیمون گفتم. با بچه های هم اندیش باشی همه چیز درست می شه.اون حس خوب معنوی هم که داشتی بر می گرده.

سلام؛ اگه نمازت رو خیلی راحت قضا کردی! حواست باشه داری از خدا فاصله می گیری و اخلاقیات رو کم کم له می کنی.

(مرضیه، 65 و وحید، 63 از سیرجان)

یه دورغ: من هم اندیش نیستم. یه غیبت: امید پیام های منو نمی خونه. یه تهمت: باشگاه تو پیام ها پارتی بازی می کنه. می بینی امید! من از اخلاقیات دور شدم.

(مژگان)

سلام به همه دوستای هم اندیش؛ من می گم برای اینکه فرد با اخلاقی باشیم باید از کارای کوچیک شروع کنیم. مثلا وقتی مامان لیوان آب خواست به داداش کوچیکت پاس ندی. یا اگه بابا خواست اخبار ببینه غر نزنی.

(سمیه، تویسرکان)

سلام برو بچ با حال هم اندیش؛ بهتره اول خودمون اخلاق خوبی داشته باشیم و خدا رو فراموش نکنیم. وقتی خودت غیبت نکنی می تونی به دیگران هم بگی این کار رو نکنن.

(لیلا، 18 از ورامین)

سلام آقا امید؛ اگه همیشه به این فکر کنیم که شاید تا یه دقیقه دیگه بیشتر زنده نباشیم سعی می کنیم اخلاق خوبی داشته باشیم.

(نیلوفر، 17 ساله از زاهدان)

فرشته نجاتم! گول این شیطان رو نخورید. با اخلاق باشید. همیشه با دیگران درست رفتار کنید. اگر براتون مشکل پیش اومد آیه الکرسی بخونی نجاتتون می ده. امتحان کنید! دوستون دارم.

(فرشته نجات، الهه، 23 از خرمبید فارس)

سلام داش امید؛ من امروز امتحان داشتم، با خودم تقلب هم بردم؛ ولی عذاب وجدان نداشت ازش استفاده کنم!

(مینا، 21 ساله، لنگرود)

امید: الهی خیر ببینی عموجون. الهی خوشبخت بشی. بچه ها! شماها هم همینطور. خدانگهدارتون.

سلام به آقا امید و هم اندیشان عزیز؛ دیشب به داداش کوچیکم که برای یه روز هم که شده با پسر آبجیم خوش اخلاق باشه. در جوابم گفت: بهم پول بده که خوش اخلاق باشم.

(علی، 19 ساله از شهرستان خواف)

سلام هم اندیشان و آقا امید؛ من یکی از اونایی هستم که به خاطر اخلاقم از کشتیتون جامونده بودم؛ ولی از وقتی که به حرف های بچه ها گوش دادم خیلی بهتر شدم و با شنا خودمو بهتون رسوندم؛ الان هم هنوز خیس آب هستم.

(محسن دهقان هرمیزانی از مبارکه بافق 74)

امید: محسن جون برو یه گوشه ای توی آفتاب وایسا سرما نخوری. داری می لرزی. اینجا ما دکتور مکتور نداریم؛ البته یه داروساز داریم. چه پیامک قشنگی هم فرستاده بود.

سلام آقا امید؛ کاش انسان ها می دانستند نزدیکی به خدا چقدر آرامش بخش است. کاش می فهمیدیم با خوندن قرآن و نماز مخصوصا نماز صبح هر دو دنیا برامون پر از خیرات می شه. شک نکنید کسی که با خدا معامله کنه ضرر نمی کنه.

(پریا از تهران)

سلام هم اندیشان محترم؛ به نظر من تربیت والدین بیشترین تاثیر رو روی اخلاق بچه ها می ذاره مثلا اگه امید همیشه با همه مهربون باشه بچه های امید هم مهربون بودن رو یاد می گیرن با بقیه سجایای اخلاقی.

(بهزاد ، 23، همدان)

هم اندیشان سلام؛ یه راه حل عملی برای دور شدن از بی اخلاقی که خودم بارها امتحانش کردم و نتیجه گرفتم. با خودمون و وجدانمون قرار بزاریم حداقل دو هفته اون عمل رو تحت هر شرایطی انجام ندیم تاثیرش رو حتما می بینید

(راحیل ، 23 ساله، تهران)

سلام آقا امید؛ چقدر خنده داره که بعضی دوست دارن بدون اینکه کاری در راه خدا انجام بدن به بهشت برن. چقدر خنده داره که صد هزار تومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه؛ اما وقتی که با همون مبلغ می خواهیم به خرید بریم کم به چشم میاد.

(مایا، 24 ، ترکمن صحرا)

به نظر من واسه این اخلاقیات کمرنگ شده که خیلی ها صبر و حوصلشون رو از دست دادن. به جای اینکه بد رو با خوب جواب بدن با بدتر جواب می دن. خسته اند! خسته خسته! و به خاطر همین دیگران رو هم تو دنیای خستگیاشون غرق می کنن. همه اینا موضوع کتاب من هست.

(لیلا، ساله از مرند)

امید: تو باشگاهمون دکتر و نویسنده کم داشتیم که نویسندش جور شد. آبجی لیلا! من هم خیلی به این موضوع فکر می کنم. خیلی! به این نتیجه رسیدم که یه عامل اصلی خیلی از مشکلات اینه که در دنیای جدید، جذابیت های فوق العاده زیادی وجود داره که باعث نیازهای کاذب شده. کالاهای متنوع از انواع وسایل الکترونیکی گرفته تا انواع مبلمان و دکوراسیون منزل و... ؛ رستوران های رنگ و وارنگ؛ کلاس های مختلف و ... برای برآورده کردن این نیازها باید پول باشه و هر چه پول دربیاری بازم کمه؛ اینه که می افتن دنبال پول درآوردن و این وسط، خدا و به دنبالش اخلاقیات فراموش می شه؛ دیگه حساسیتی روی لقمه حلال وجود نداره؛ اعصاب ها داغون و حوصله ها کم می شه و ... ما توی خونمون برای هر کاری مشورت می کنیم تا ببینیم انجام اون کار لازمه یا اینکه یه نیاز کاذبه!!! واقعا هم جواب داده.

سلام؛ من معنی این جمله آقا بهنام رو که : "به آنچه فکر می کنی بیاندیش" نفهمیدم. امیدجون می شه یه کمی توضیح بدی؟

(مرضیه ، 17ساله از زنجان)

امید: آبجی! یعنی مراقب افکاری که توی سرت می چرخه باش؛ چون افکار به گفتار، گفتار به رفتار؛ رفتار به عادت و عادت به شخصیت انسان تبدیل می شه.

سلام داداشی؛ من با این حرفا مخالقم. هر کی اخلاقیات داشته باشه از خیلی چیزا عقب می مونه؛ البته من خودم پایبند اخلاقیات بودم و هستم؛ ولی مخالفم. وقتی دیدم اونایی که اخلاقیاتو زیر پا می ذارن زندگیشون از خیلی آدما بهتره مخالف اخلاقیات شدم. امیدوارم بدرجید.

(رها یه دانشجوی 20 ساله)

امید: آبجی رها باید ببینیم هر کی اخلاقیات داشته باشه از چی عقب می مونه؟ از ماشین شاسی بلند و ویلا توی شمال؟ بذار عقب بمونه؛ چون این ها رو نمی شه برد اون دنیا! بعدشم آقای قرائتی حرف قشنگی زد. گفت: "از زندگی آدما عکس نگیرین. فیلم بگیرین." ای کاش فیلم زندگی آدمایی که اخلاقیات رو زیر پا می ذارن و به قول شما به همه جا رسیدن رو می تونستیم ببینیم تا مشخص بشه اونا واقعا چه طور زندگی می کنن!؟!

سلام به هم اندیشان و داداش امید گل؛ می خواستم بگم من خیلی خوش اخلاق هستم ولی ممکنه خیلی ها خوش اخلاق باشن؛ ولی ازشون سوء استفاده بشه.

(مینا، 22 ساله از مسجد سلیمان)

امید: یه هم اندیش واقعی هم خوش اخلاقه و هم مراقبه که از اخلاق خوبش سوء استفاده نشه.

سلام؛ می خواستم بگم که الگو بودن در ترویج اخلاقیات خیلی تاثیر داره؛ مثلا به کسی که در بین مردم محبوبه و با همه خوش اخلاقه؛ معمولا آدما از اون شخص الگو برداری می کنن و اخلاقیات ترویج پیدا می کنه.

(ابراهیم از تهران)

دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است.

(سودا از ماکو)

همیشه می گفتن پیدا کردن دوست خوب خیلی سخته ، اما من باور نمی کردم... تا اینکه تو رو دیدم که واسه پیدا کردن من چقدر زحمت کشیدی.

( یعقوبی از الموت شرقی ، قزوین)

سلام هم اندیشان؛ به نظر من اگه هر صبح که از خواب بیدار شیم فکر کنیم که ممکنه روز آخری  باشه که می تونیم زندگی کنیم، اخلاق و رفتارمون خود به خود، خوب می شه. منم می خوام امتحان کنم.

(ساقی از طالخونچه اصفهان)

آقا امید؛ فراهم کردن ازدواج فرزند مهم تره یا رفتن سفر مکه؟ در صورتی که فرزند از رفتن این سفر راضی نباشه حج والدینش قبوله؟

امید: توی یه برنامه تلویزیونی یه بار خانوم سالخورده ای رو نشون داد که ده سال برای رفتن به حج عمره پول جمع کرده بود؛ ولی حالا که پول هاش آماده شده بود اومد داد تا یه زندانی بدهکار رو از زندان آزاد کنه. گفت: می دونم ه با این کار، خدا از من راضی تره.

سلام امید؛ به نظر من ما هدفمون رو گم کردیم. هدفمون شده رو کم کنی دیگران و پول و مادیات ؛ اما فراموش کردیم هدف به وجود اومدنمون رو کم کردن شیطون و نشون دادن خود واقعیمونه.

(زهرا، 17، تهران)

سلام دوستان؛ خیلی راحت می شه اخلاق خوب داشت. کافیه هر موقع که عصبانی شدید تا ده بشمارید بعد این جمله رو بگید: هر چی کمتر بهش بیشتر هکر کنی بیشتر ناراحتیت کمتر میشه . جالب بود؟

(میثم شهرری)

امید: امتحانش که ضرر نداره؟

موضوع هفته:اخلاقیات

بخش دوم

واااااااای.... بچه ها! یعنی اگه به فرض محال، آخرت نباشه ما خودمون نباید به عنوان انسان، خوب رفتار کنیم؟؟

(مهرنوش، 17)

سلام به همه هم اندیشان گل و بلبل و سنبل! به قول آقای "آنتونی رابینز": گاهی برای برنده شدن دست به کارهایی می زنیم که با ارزش های درونی ما ناسازگارند، در این موارد بازنده اصلی ما هستیم.

(زهرا، 67، رشت، سراوان)

سلام امید خان؛ خواستم به اطلاع همه هم اندیشان عزیز برسونم: وقتی برادری خواهر بی پناهش رو به خاطر ترس از زنش راه نده؛ وقتی مردی به خاطر مادرش، زنش رو طلاق بده؛ وقتی اطرافیان به تو که از خودت مطمئنی که با کی تهمت می زنند؛ حتی برای اثباتش قسم می خورند؛ امی خان شب جمعه همه بریم مراسم تدفین و ترحیم انسانیت.

(پایدار، 25، پایتخت)

امید:بچه ها‍! می بینین وقتی انسانیت و اخلاق نباشه توی جامعه چه اتفاقاتی می افته. چقدر زندگی کردن سخت می شه. عرصه به همه تنگ می شه؛ اما خدا رو شکر هنوز هم آدم های خوب زیادن که وجودشون توی جامعه به آدم روحیه میده. چند وقت پیش یه پیرمرد با خدایی رو سوار ماشینم کردم. می گفت: قفل سازه و از وقتی که پدر و مادرش از دنیا رفتن پنج شنبه ها رایگان کار مردم رو راه می ندازه تا ثوابش برسه به روح پدر و مادرش.

سلام به همه بروبچه های هم اندیش و داداش امید؛ شاید دلیل اینکه اخلاقیات رو فراموش کردیم اینه که با اینکه خدا رو قبول داریم ولی اونو وارد متن زندگی روزانمون نمی کنیم. با حلوا حلوا گفتن که دهن شیرین نمی شه؟

(وحید،تالش)

سلام به هم اندیشان گل؛ یه جمله عرفانی هست که می گه در آسانی ها خدا را بخوان تا در سختی ها صدایت آشنا باشد. مشکل ما آدما اینه که وقتی به مشکل می خوریم یاد خدا می افتیم.

(آیدا،تهران)

سلام به داداش امید و هم اندیشان؛ این که خیلی ها این قدر به پول اهمیت میدن باعث می شه که نسبت به چیزای دیگه کم اهمیت بشن و همین باعث فراموش کردن خدا می شه. فکر می کنن که با پول می شه هر کاری کرد.

(مجید ، 20 ساله از مشهد)

امید: گاهی با خودم فکر می کنم وقتی دنیا به این سرعت می گذره و قرار نیست هیچ چیز رو جز اعمالمون با خودمون ببریم؛ اقعا نمی فهمم چطور بعضی ها این قدر غرق دنیا میشن؟ مادر بزرگم 90 سالشه و حال خوشی نداره. رفته بدیم دیدنش. به مهرانه 9 ماهه من خیره شده بود و فکر می کرد. با خودم گفتم حتما یاد بچگی های خودش افتاده و می گه: "انگار دیروز بود. چه زود گذشت!" غم سنگینی توی دلم نشست. با خودم گفتم: این داستان چند وقت دیگه برای مهرانه هم تکرار می شه. آدم ها می یان و میرن؛ اما چیزی که باقی می مونه اعمالشونه.

همانا گاهی انسان بر اثر بد اخلاقی در بدترین گودال های جهنم گرفتار می شود. پیامبر اکرم(ص)

(بهاره، 73 از خرم آباد)

سلام؛ صفحه 102 پیام نما حدیثای قشنگی میذاره من که اونا رو دنبال می کنم. اگه می خواید اخلاقتون رو تغییر بدین اونو دنبال کنید.

(فهیمه،19،گرگان)

سلام به همه، خوب می شه اگه سعی کنیم هر هفته یک کار بدمون رو کنار بذاریم. مثلا این هفته دروغ نگیم و هفته بعد علاوه بر دروغ نگفتن غیبت رو هم کنار بذاریم و همین طور ادامه بدیم تا یه انسان خیلی خوب بشیم.

(هانیه از کاشمر)

سلام دوستان هم اندیش؛ بیایم از امروز یه اخلاق خوب رو به مدت یه هفته تمرین کنیم. ببینیم شرایطمون بهتر می شه یا بدتر. این روش رو تا همیشه ادامه بدیم. به امید یه باشگاه آرمانی.

(افشین، 30 ساله)

امید: سلام بر همه بروبچه های باصفای هم اندیش. به نظر من آقا افشین پیشنهاد خوبی می ده. به قول آبجی الهه، وقتی انسان، اثرات خوبی رو که خوب بودن داره ببینه و بهش فکر کنه، برای داشتن اخلاق خوب، بیشتر انگیزه پیدا می کنه. وقتی لذت خوش رویی و احترام رو بچشه، وقتی متوجه بشه که آدمای با اخلاق چقدر در خانواده و جامعه عزیز هستن و از همه بالاتر وقتی لبخند خداوند رو ببینه.

سلام داداش امید؛ هیچ کس نمی گه من اخلاق ندارم. همه از دیگران ایراد می گیرن؛ در صورتی که اول باید از خودمون شروع کنیم.

(الهام، رشت)

سلام هم اندیشاااان و داداش امییییید؛ امام علی (ع) می فرمایند: همنشینی چون اخلاق خوش و میراثی چون ادب نیست.

(یک هم اندیش خوش اخلاق از لنگرود)

سلام داداش امید؛ می خواستم بگم برا رفتن به سمت فضایل اخلاقی قرار بود بریم قله قاف نه اینکه سوار کشتی شیم.

(زهرا، 1370 ، تهران)

امید: آخه "پیام" ساربان بود و من ملوان. بچه ها! راستی توی کشتی، شلوغ بازی در نیارین؛ ممکنه حواسمون پرت بشه و مثل کشتی "تایتانیک" به کوه یخ بخوریم. یه گوشه ای بیشینین  با همدیگه حرف های خوب خوب بزنین تا برسیم. آقا افشین یه لحظه این فرمون رو بگیر من برم با روح پیام کار دارم و بیام.

سلام امید؛ امروز روی دستم چای داغ ریخت. فکر نمی کردم چیز مهمی باشه؛ ولی باعث شد نتونم تا آخر وقت اداری کار نوشتاری انجام بدم. با خودم گفتم چقدر ما آدما عاجزیم. گاهی فکر نمی کنیم مورچه ها هم چیز مهمی باشن؛ ولی در آخر خوراک اون ها می شیم پس چرا غرور و بداخلاقیو کنار نمی ذاریم؟ دنیا دو روزه!

(لطیفه، 22 ، ترکمن صحرا)

سلام به داداش امید؛ ماری کوری می گه: جهان امروز از نداشتن دارویی به نام پرهیز و اخلاق رنج می برد.

(علیرضا ولی الهی، 20 ساله از آران و بیدگل)

با سلام بر هم اندیشان و آقا امید؛ در مورد اخلاقیات به این جمله توجه داشته باشین: انسان با دست های گره کرده به دنیا آمد که بگوید همه هچیز را می خواهم اما با دست های باز رفت تا بگوید هیچ چیز را نتوانستم ببرم.

(هایده محمدی از تهران)

سلام آقا امید، روح پیام و بچه های هم اندیش؛ سخنی از یکی از ریاضیدانان خوندم که ازش پرسیدن به آدما چقدر و چطور نمره میدین؛ گفته بود اگه اخلاق داشته باشه یه یک بهش می دم. اگه زیبایی هم داشته باشه یه صفر جلو یک می زارم. اگه پولو داشته باشه یه صفر دیگه جلو اون می زارم؛ ولی اگه اخلاق نداشته باشه یکی در کار نیست و همش صفر و صفر. صفر هم یعنی هیچ.

(سارا، 22، دشت طلایی ری)

سلام به هم اندیشان عزیز؛ به نظر من دلیل کمرنگ شدن اخلاقیات، طمع و حرص زدن برای مال دنیاست. از مغازه ای یه صابون خریدم، هشتصد تومن گرون بهم داد. گفتم طوری نیست.وقتی رفتم خونه دیدم 3 سال پیش تاریخ مصرفش هم گذشته.

(مرضیه، 27 ساله از اصفهان)

امید: بچه ها وقتی اخلاقیات توی یه جامعه کمرنگ بشه؛ زندگی برای همه سخت می شه. برای همه. باید برای ترویج خوبی تلاش کنیم؛ اما چه طور؟ دست به کار شین و راهکار بدین.

سلام بچه ها و آقا امید؛ چطورین؟ کنکوری ام وقت نمی کردم بیام باشگاه. راستش من به اخلاقیات خیلی اهمیت میدم. اصلا طاقت نمیارم که کسی ازم ناراحت بشه. راستی امید چه خوب می شد یه مدینه فاضله بود. دعا کنین همه کنکوری ها قبول بشن.

(محمد، 20 ساله از قزوین، پلاک 79)

سلام گلا؛ خوبین؟ با یه دختری صحبت می کردیم. حرف از ازدواج شد. اولین معیارهاش به جای با ایمانی و اخلاق پول و قیافه بود. هر چی باهاش حرف زدم نتونستم قانعش کنم.

(ساجده، 17)

امید خان! مگه مشکلات زندگی میذاره اخلاقیات بمونه؟

(مریم بیابانی، 17 ، ورامین)

امید: بخشی از مشکلات دست خودمون نیست؛ اما بخش زیادیش هم ساخته خودمونه؛ این یک. دوم اینکه چون مشکل داریم دروغ بگیم. تهمت بزنیم. دیگران رو آزار بدیم و ... چرا این طوری نیگام می کنی؟ بد می گم؟

حدیثی که دوست خوبم بهاره از خرم آباد در مورد بداخلاقی فرستاده بود خیلی خوب و تاثیر گذار بود. من خودم تو خونه خیلی بداخلاقی می کنم. خواهش می کنم یه کتاب خوب معرفی کنید.

(زهرا از قم)

امید: بچه ها! می خوام یه چیزی رو خیلی جدی بهتون بگم. جدی تر از اونی که فکرش رو بکنین. هیچ چیز به اندازه یه کتاب خوب ، تو زندگی انسان تاثیر گذار نیست. گاهی یه نکته توی یه کتاب ، انسان رو زیر و رو می کنه. همیشه دنبال شکار این نکات باشید. منتها یه نکته ای که وجود داره اینه که باید با کتابی که می خونیم ارتباط برقرار کنیم. دوستش داشته باشیم. دیروز توی یه کتاب این جمله رو خوندم که حیفم اومد برای شما نگم. "کتاب های بسیار خوبی وجود دارند؛ تنها کاری که باید انجام بدهید این است که یکی را امتحان کنید؛ اگر از آن خوشتان نیامد دیگری را امتحان کنید. آن قدر این کار را تکرار کنید تا کتاب مورد علاقه تان را پیدا کنید و آن کتابی است که وقتی تمام می شود شما از تمام شدن آن ناراحت شوید."

سلام به همه هم اندیشای گل؛ به نظر من یکی از دلایل کمرنگ شدن اخلاقیات اینه که همه یاد گرفتن شعار بدن ولی هیچ کس به فکر عمل کردن نیست مگه نه؟

(نجمه از یزد)

داداش امید سلام؛ به نظر من، آدما به خاطر این از اخلاقیات دور شدن چون به حق خودشون و چیزی که دارن قانع نیستن. می خوان صاحب همه چیز بشن اون هم از بهترین نوعش و بدون زحمت و به سرعت جت. به خاطر همین دست به هر عملی می زنن تا به اهدافشون برسن؛ غافل از اینکه شر کارهاشون به صورت حوادث ناگوار، بیماری، فرزندان ناخلف و ... گریبانگیر خودشون می شه.

(نفیسه، مادر دوقلوها امین و متین، 35 ساله از تهران)

سلام به نظر من همه این مواردی که بچه ها گفتند رو باید گذاشت یه طرف، ماهواره هم گذاشت یه طرف. علت این همه بی اخلاقی و دوری از خدا همین ماهوارس.

(علی، 18 سال و 4 روز از اصفهان)

سلام، من با نظر خیلی ها که می گن پول باعث فاصله گرفتن از اخلاقیات می شه مخالفم.آدمای پولدار زیادی هستن که به اصول اخلاقی پایبندی زیادی دارن. مشکل پرورش ندادن مکارم اخلاقیه.

(نیلوفر، 22، رشت)

امید: پولدار بودن اشکال نداره. دنبال پول افتادن اشکال داره. به قول نفیسه خانوم، برای پولدار شدن، یه شبه ره صد ساله رو پیمودن اشکال داره.

داش امید؛ یه سوال! من چند دفعه باید پیام بدم تا اس منو درج کنی؟ اصلا دیگه اس نمی دم! لطفا در باشگاه رو کنار بزن می خوام برم. ای بابا.... باشه چون من اخلاقم خوبه این دفعه هم طاقت میارم؛ ولی دفعه دیگه...

(ساناز کرمی از آبدانان)

امید: دفعه دیگه چی؟ هان؟... ولی من می دونم: دفعه دیگه هم طاقت میاری. هیشکی دلش نمیاد از پیش این بچه های هم اندیش بره! هیشکی! در ضمن هر نظر خوبی که توی باشگاه می بینی از بین همین پیامک هایی انتخاب شده که صاحبش هیچ وقت فکر نمی کرد درج بشه. تمام؟

سلام عمو امید؛ امروز خیلی دلم گرفته. از بی اخلاقی بعضی آدم های دنیا بین. الان می خوام آماده بشم برم مسجد. چون همیشه اونجا آرامش می گیرم.

(زهرا، 1371، تهران)

هم اندیشان سلام؛ کسی که قرآن می خونه و به اون عمل کنه دنبال حرام خوری و کارهای بد نمی ره.

(نوشکفته از بوشهر)

سلام به دوستان هم اندیش؛ در جواب آبجی زهرا که گفت دوره کمک کردن به دیگران و اخلاق خوب گذشته خواستم بگم حتما به استان های جنوبی ایران یه سری بزنه ببینه رفتار مردم با همدیگه چه جوریه.

(محمد رضا، 21، بندر ماهشهر)