loading...
باشگاه هم اندیشان شبکه چهار
آخرین ارسال های انجمن
محمد بازدید : 278 دوشنبه 25 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

با گیاه بیابانم
خویشی و پیوندی نیست
خود اگر چه درد رستن و ریشه کردن با من است وهراس بی بار و بری
و در این گلخن مغموم
پا در جای چنانم
که ما ز وی پیر
بندی دره تنگ
و ریشه فولادم
در ظلمت سنگ
مقصدی بی رحمانه را
جاودنه در سفرند
***
مرگ من سفری نیست،
هجرتی است
از وطنی که دوست نمی داشتم
به خاطر مردمانش
خود آیا از چه هنگام این چنین
آئین مردمی
از دست
بنهاده اید؟
پر پرواز ندارم
اما
دلی دارم و حسرت درناها
و به هنگامی که مرغان مهاجر
در دریاچه ماهتاب
پارو می کشند،
خوشا رها کردن و رفتن؛
خوابی دیگر
به مردابی دیگر!
خوشا ماندابی دیگر
به ساحلی دیگر
به دریائی دیگر!
خوشا پر کشیدن خوشا رهائی،
خوشا اگر
نه رها زیستن، مردن به رهائی!
آه ، این پرنده
در این قفس تنگ
نمی خواند
***
نهادتان، هم به وسعت آسمان است
از آن بیشتر که خداوند
ستاره و خورشید بیا فریند
برد گانتان را همه بفروخته اید
که برده داری
نشان زوال و تباهی است
و کنون به پیروزی
دست
به دست می تکانید
که از طایفه برده داران نئید (آفرینتان!)
و تجارت آدمی
از دست
بنهاده اید؟
***
بندم خود اگر چه بر پای نیست
سوز سرود اسیران با من است،
وامیدی خود برهائیم ار نیست
دستی است که اشک از چشمانم می سترد،
و نویدی خود اگر نیست
تسلائی هست
چرا که مرا
میراث محنت روزگاران
تنها
تسلای عشقی است
که شاهین ترازو را
به جانب کفه فردا
خم می کند

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
باشگاه هم اندیشان شبکه چهار
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    کدوم بهتره
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1127
  • کل نظرات : 239
  • افراد آنلاین : 21
  • تعداد اعضا : 672
  • آی پی امروز : 106
  • آی پی دیروز : 70
  • بازدید امروز : 177
  • باردید دیروز : 219
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 8
  • بازدید هفته : 665
  • بازدید ماه : 10,450
  • بازدید سال : 80,889
  • بازدید کلی : 883,728
  • کدهای اختصاصی
    امار