اخلاقیات-بخش چهارم

خدایا، نرسان زمانی را که برای زندگی ، همه چیز داشته باشیم غیر از "اخلاق".

(ساعده از بندر گز)

امید: بچه ها ! فکر نمی کنم کسی در بین شماها باشه که واقعا با اخلاقیات مخالف باشه؛ چون همه می دونن که اگه اخلاقیات توی یه جامعه کمرنگ بشه چه اتفاقی برای افراد جامعه می افته و چقدر زندگی کردن برای همه سخت و عذاب آور می شه؛ پس بگین برای ترویچ اخلاقیات توی جامعه باید چه کار کرد؟

فردا همدیگه رو می بینیم. به امید دیدار

سلام ؛ من از روزای اول باشگاه با شما هستم . خیلی اخلاقیات رو فراموش کرده بودم؛ اما شما برام یادآوری کردید. مطالبتون خیلی تاثیر گذاره.

(نسرین، زرینشهر)

امید: بچه ! انسان همیشه نیاز به یادآوری داره؛ چون یه بار یه چیزی رو می شنوه و منقلب می شه و بعد دوباره همه چیز رو فراموش می کنه. برای اینکه این اتفاق نیفته راه های مختلفی وجود داره. یکیش اینه که دوستای خوبی داشته باشیم که با حرف ها و اعمال خوبشون به ما کمک کنن تا خوبی ها رو فراموش نکنیم که دوستی با بچه های هم اندیش هم یه نمونشه. یکی دیگه اینکه چند تا کتاب خوب رو که خوندیم و خیلی تاثیر گذار بوده، کنار دستمون بذاریم و گاهی چند تا صفش رو یه نگاهی بندازیم.

سلام عمو امید؛ چند وقت پیش منو خیابون اتفاقی پام خورد پشت پای یه خانم. ازشون عذرخواهی کردم؛ اما اون یهو داد زد: مگه کوری؟ جلوی پاتو نگاه کن و ...

(مارال محمدی فرد از خرم آباد)

سلام هم اندیشان؛ به نظر من برای ترویج اخلاقیات در جامعه هر کسی باید اول از خودش شروع کنه. ما آدما باید به خودمون بیایم و چیزایی که فراموش کردیم رو به یاد بیاریم. فقط احتیاج به تلنگر داریم. این تلنگر رو می تونه کتاب خوب، فیلم خوب، حتی یه جمله خوب به ما بزنه. فقط کافیه خودمونو جای همدیگه بذاریم و از ته دل باور کنیم که دنیای دیگه ای هم هست. پس بیاید از همین الان از کارای کوچیک شروع کنیم و فقط شعار ندیم.

(عسلم از پایتخت)

سلام به همه بروبچ گل هم اندیش؛ من مطمئنم که هر کس با هم اندیشان همراه باشه اخلاقیات و رفتار و کردار خوب به دست میاره؛ پس دوستان و آشناهامون رو به باشگاه خودمون دعوت کنیم.

(مهسا ، قزوین)

سلام؛ خدا قوت. شبا قبل از خواب، اعمال روزم رو می سنجم اگه گناهی مرتکب نشده باشم خدا رو شکر می کنم و اگه گناهی مرتکب شده باشم از خدا طلب بخشش می کنم و سعی می کنم جبران کنم. خوندن کتاب قرآن و مفاتیح و کتاب های مذهبی، اخلاقی، خانواده و ... باعث می شه انسان همیشه مواظب اعمال و رفتارش باشه.

(وحید ، اردبیل)

سلام به آقا امید و همه بچه های هم اندیش؛ می خواستم بگم اگه هر چیزی رو که واسه خودمون می خوایم واسه دیگرانم بخوایم و همیشه به یاد خدا باشیم همه چیز درست می شه.

(حسین هارونی از اصفهان)

سلام به هم اندیشان گل و آقا امید؛ من یه آدمی ام بداخلاق. سه تا خواهرهام با هم جوون ولی من یکی با همه ناسازگارم. خیلی عصبی ام. می خواستم به غیر از کتاب یه راهنمایی دیگه به من بکنید. در ضمن من که نماز می خونم چرا از همه چیز دورم.

(سپیده ،18 ،سمنان)

امید: برای اینکه نماز خوندن نباید از روی عادت باشه. باید موقع نماز خوندن آرامش و حس خوبی داشته باشی و بدونی برای چی داری نماز می خونی. راستی بچه ها! غیر از کتاب خوندن چه توصیه ای به آبجیمون دارین؟ دست به کار شین...

سلام به دوستان با صفای گل اندیش؛ وقتی یه دکتری واسه خاطر پول تو اتاق عمل نره و اون مریض بمیره؛ ولی یه رفتگر یک میلیارد پولو پیدا کنه و به صاحبش بده آخ که آدم از دنیا سیر می شه. امید! اینم یه نکته کلیدی: گفت دانایی که گرگی خیره سر؛

هست پنهان در نهاد این بشر؛

هر که با گرگش مدارا می کند؛

خلق و خوی گرگ پیدا می کند؛

هر که گرگش را دراندازد به خاک؛

رفته رفته می شود انسان پاک؛

زور بازو چاره این گرگ نیست؛

صاحب اندیشه داند چاره چیست؟

در جوانی جان گرگت را بگیر؛

وای اگر این گرگ گردد با تو پیر...

امید: حیف که اسم و رسمت رو نداده بودی!

شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفته اند. دعا کن حتی برای آنان که دلت را شکسته اند و بخند که خدا هنوز آن بالا با ماست.

(وفا از مرند، آذربایجان شرقی)

سلام هم اندیشان؛ گاهی وقت ها بعضی از دوستان باعث می شن اخلاقیات یادمون بره؛ پس بهتره در انتخاب دوست بیشتر دقت کنیم.

(نسترن از شهر اولین ها)

امید: بر عکسشم هست. به پیامک بعدی توجه بنموویین...

سلام؛ من تازه با شما آشنا شدم. 5 ساله ازدواج کردم. از اولش با همسرم تصمیم گرفتیم تحت هیچ شرایطی اخلاق رو تو زدندگیمون فراموش نکنیم. الان بهترین زندگی رو دارم. نمی خوام بگم خونه یا ماشین و ... داریم. اتفاقا هیچ کدومش رو نداریم؛ ولی آرامش داریم؛ چون خدا رو داریم.

(زیبا ،23، داراب فارس)

سلام بچه ها؛ الان که دارم این پیامک رو براتون می فرستم توی عروسیم و با گوش و پوستم دارم تاثیرات ماهواره رو حس می کنم. الان یکی از جلوم رد شد که موهاش رو با تیغ مدل داده بود. این بچه فردا می خواد چی از آب در بیاد؟

(یه بهشهری)

سلام؛ یه مساله مهم در سوق دادن مردم به سمت مادیات، همین تبلیغاته.

(تنها ،25، دلیجان)

امید: درسته! ولی اگه کسی به ما بگه خودت رو بنداز توی چاه، می ندازیم؟ نمی ندازیم؛ چون نسبت به خطرش آگاهی داریم و هوشیاریم. در مورد مصرف زدگی هم همون قدر باید هوشیار باشیم. شرایط دنیای امروزی طوری شده که بدجوری آدم رو به غفلت می بره؛ باید خیلی حواسمون باشه. من وقتی می خوام یه چیزی بخرم مدت ها در موردش فکر می کنم که واقعا لازمه. کلی توی خونه مشورت می کنیم.

نکته کلیدی: شاید ما نتوانیم بادها را هدایت کنیم؛ اما می توانیم بادبان های خود را به گونه ای تنظیم کنیم تا در هجوم بادهای مهاجم نباشیم...

(راحله از کاشان)

سلام امید؛ هیچ کس به اندازه پسر عموی من به اخلاقیات بی توجه نشده. اون قراره یه گربه رو با بنزین آتیش بزنه. فکر آخرتش هم نیست.

(فاطمه ، 17 ساله)

سلام عمو امید و بچه های هم اندیش و روح عمو پیام؛ به نظر من یه اخلاق بد اینه که موقع خواستگاری، به طرفت دروغ بگی.

(شبنم از قزوین 1371)

سلام امید؛ ببینم یعنی تو انتظار داری من که 18 سال با بد اخلاقی و رو کم کنی زندگی کردم بیام یه دفعه خوش اخلاق بشم؟ شک نمی کنن؟

(رضا محرابی، 18 ساله از ارومیه)

امید: رضا خان! اولندش که خوش اخلاق شدن یه شبه نمی شه و باید رو خودت کار کنی. دویومندش وقتی خوش اخلاق شی و لذت خوب بودن رو بچشی می بینی که تمام 18 سال گذشته ، عمرت بر فنا رفته.

من می گم واسه ترویج اخلاقیات هر کس باید از خودش شروع کنه و این شروع از دروغ نگفتن آغاز می شه. به نظر من دروغ مادر تمام بی اخلاقی هاست. بیاید با هر شخصی که برخورد می کنیم جوری رفتار کنیم که دوست داریم باهامون برخورد بشه.

(الهام ،26، فریدن)

سلام آقا امید و دوستای خوبم؛ دلم از بابام گرفته. به جای محبت کردن به بچه هاش ، جلوی اونا با بچه های فامیل شوخی و خنده داره. بزرگ شدم و خودم مادر 2 تا دخترم؛ اما محتاج محبتشم. نمی شه به خاطر اخلاقش کنار بذارمش.

(گیتی ،32 ساله از مشهد)

امید: آبجی! می دونم که داره بهت سخت می گذره ولی بدون: همه آدم ها خوبی و بدی دارن؛ حتی بابا و مامانامون. باید به خوب هاشون فکر کنیم. اگه این مهارت رو نتونیم به دست بیاریم؛ آدما یکی یکی از زندگیمون و یا از توی قلبمون حذف می شن؛ البته این به معنی این نیست که هیچ تلاشی برای رفع مشکلات نکنیم. شما اگه می تونی تو یه شرایط آروم ، با پدرت صحبت کن و مشکلت رو بهش بگو؛ منتها در مورد حرفهایی که می خوای بزنی خوب فکر کن.

سلام بچه ها! زندگی عین مدرسه چند تا زنگ داره؛ یکیش هم زنگ حسابه.

(محمد، جزیره اسلام آباد)

سلام؛ چرا جواب رو نمیدی امید؟ بابت مقاله خصوصیات اخلاق کلی زحمت کشیدم. می خوام درجش کنم. چه جوری براتون بفرستم؟

(روح الله کاربخش، از کرمان)

امید: به ایمیل باشگاه که آخر هم اندیشان اعلام می شه ارسال کن.

دلم واسه اون دبستان تنگ شده که وقتی تنها یه گوشه حیاط مدرسه وایمیستادی ، یه نفر میومد و بهت می گفت: میای با هم دوست بشیم!؟

(شیوا ، 20 ساله)

امید: یادش بخیر؛ ولی بدونین وقتی بزرگ می شیم ما باید بریم سراغ دوستای خوب و بهترین ها رو انتخاب کنیم. دوست، سرنوشت انسان رو تغییر می ده.

سلام به هم اندیشان؛ مگه می شه حالا که آدم اخلاقش شکل گرفته اونو تغییر داد؟

(نگین، از تهران)

امید: حتما می شه! ولی اراده محکم می خواد و زحمت زیادی داره.

سلام امید و هم اندیشان؛ این جمله حقیقت داره: می خواستم به اون آدم دلشکسته بگم که زندگی ارزش غم خوردن ندارد؛ آن قدر سیر بخند که غم از رو برود.

(بینا، 18 ساله ، از کرمانشاه)

سلام؛ یادتون باشه دوستای گلم: زخمی که می زنیم؛ دلی که می شکنیم، ارزان نیست یک جایی باید بهایش را بپردازیم. یک وقتی شاید همین نزدیکی ها...

(محبوبه، 73 از نیشابود دیار خیام و عطار...)

امید: جمعه یه کم کار بنایی داشتیم. با کارگر افغانی که داشت کار می کرد صحبت می کردم. گفت: یه ماه برای یه پیمانکار کار کردم؛ ولی سر ماه پولم رو نداد. وقتی گفتم چرا؟ گفت: کارگر غیرمجازی، اگه زیاد حرف بزنی به پلیس زنگ می زنم. خلاصه یک سال از ماجرا گذشت و تصادفی من رو توی خیابون دید. شروع کرد به بوصیدن من و گفت: وقتی پولت رو خوردم اتفاق بدی تو زندگیم افتاد. پاش رو حسابی خوردم. حلالم کن.

سلام؛ ساعت 3:30 نیمه شبه. ما شبا پنجره اتاقمون باز می ذاریم. نیم ساعت پیش 6 تا از پسرهای محلمون تو خیابون نشسته بودن و با صدای خیلی بلند می گفتن و می خندیدن و من با سردرد از خواب پریدم و دیگه هم خوابم نمی بره. متوجه شدم باید دیگه روی تن صدام دقت داشته باشم. راستی یکی پیدا بشه به اینه بگه ساعت سه شب باید تو خواب هفتم باشن.

(سمانه ، تهران، نارمک)

سلام بچه ها؛ خوبین! من که خوب نیستم؛ چون گوشیمو زدم زمین داغون شد. آخه پسر 9 ساله داشت آدم آهنی می شد. حالا پشیمونم که نمی تونم مشارکت داشته باشم؛ ولی هر روز باهاتون همراهم. این پیام رو با گوشی همسرم می دم.

(سیدی از گرگان)

امید: هممون برای اینکه آدم آهنی و ماشینی نشیم نیاز به زمان داریم و فکر. فکر درباره کارایی که انجام می دیم. برای بچه ها هم بایدفرهنگ سازی کرد و به تدریج همه چیز رو براشون توضیح داد.

سلام؛ من تو زندگی شکست خوردم. دارم جدا می شم. شوهرم بچه ها مو ازم گرفته. اعتیاد به شیشه داره. در حال حاضر نه ماهه خانه پدرمم. در اثر کتک، پرده گوشم پاره شده بود. تو رو به خدا راهنمایی کنید.

(خدیجه سبز علیزاده از تهران)

سلام به مفکران بامرام؛ حرف های شماها خیلی رو رفتار من تاثیر گذاشته. واقعا ممنونم. پسر بودم که پدر و مادرمو با رفتارام ناراحت می کردم. دست تک تک شما رو می بوسم.

(دوست شما، 18 ساله از کاشمر)