سايت و انجمن ما با هدف رفع نياز وبمستران و پشتيباني از آن ايجاد شده است و همواره تلاش نموده است تا مانند الماسي در ميان وب هاي پشتيباني از وبمستران بدرخشد و اميد ميرود روزي يکي از درخشنده ترين ها در اين زمينه باشد
عشق یک زن تعداد بازدید: 385
|
|||
zeynab1370
![]() ![]() |
عشق یک زن
داخل دفتر که شد آهسته سلام کرد... عینک دودی پهنی زده بود به صورتش...! جواب سلامش رو که دادم به شوخی گفتم: آفتاب بدم خدمتتون....؟! دیروز که غیبت داشتی....! الانم که اومدی قیافه گرفتی سر صبحی با اون عینکت...! هیچی نگفت و سرش روانداخت پایین...! یه آن در ذهنم گذشت که این عینک و سکوت یه داستانی پشتش هست حُکمَن....گفتم عینکت رو بردار ببینم...! با اِکراه عینکش رو برداشت ...دور یک چشمش بادکرده و کبود ب ود ...! حدقه چشمش ریز شده بود...! عین بچه هایی که خطا کردن با دسته عینک بازی میکرد و زل زده بود به میز...انگار خجالت میکشید...! گُر گرفتم...خجالت کشیدم...! گفتم : کار شوهرته...؟ با تکون دادن سرش تایید کرد...! علتش رو که پرسیدم گفت که شوهرش دوست دختر داره و دختره دایم به شوهرش زنگ میزنه یا پیام میده....گفت وقتی شوهرش رفته بوده دستشویی موبایلش رو داشته چک میکرده که شوهرش میرسه و با لگد میزنه به کمرش دوسه تا مشت هم توی صورتش و از خونه میره بیرون....! بهش گفتم میخوای بدم دستش رو بشکنن...؟ میخوای بدم گردنش رو بشکنن...! با صدای بغض کرده ای گفت نه...!گفتم چرا...؟ گفت دوستش دارم....!!!! گفتم تو دیوانه ای...دیوانه ! مکثی کردم و دیدم قطره اشکی از روی گونه اش ریخت روی میز....! گفتم : تو دیوانه هم نیستی دختر....! تو یک احمقی...! |
||
شنبه 04 آذر 1391 - 10:41 |
|
marzieh
![]() ![]() |
پاسخ 3 : عشق یک زن khoob bood mer30 آسمان چشم آبی خداست نگران همیشه من وتو!!!
|
||
یکشنبه 05 آذر 1391 - 22:23 |
|
zeynab1370
![]() ![]() |
پاسخ 4 : عشق یک زن از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛ گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛ وقتی چیزی خراب می شد؛ تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...! |
||
دوشنبه 06 آذر 1391 - 14:32 |
|
marzieh
![]() ![]() |
پاسخ 5 : عشق یک زن آسمان چشم آبی خداست نگران همیشه من وتو!!!
|
||
شنبه 11 آذر 1391 - 15:06 |
|
zeynab1370
![]() ![]() |
پاسخ 6 : عشق یک زن از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛ گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛ وقتی چیزی خراب می شد؛ تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...! |
||
شنبه 11 آذر 1391 - 17:22 |
|
shabgardashegh370
![]() ![]() |
پاسخ 7 : عشق یک زن قشنگ بود ... اما اگر روزي من به جاي اون دختره بود كه شوهرم دوست دختر داشته باشه و منو كتك بزنه . همون لحظه طلاق ميگيرم هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
|
||
چهارشنبه 15 آذر 1391 - 21:41 |
|
shabgardashegh370
![]() ![]() |
پاسخ 8 : عشق یک زن هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
|
||
دوشنبه 27 آذر 1391 - 15:23 |
|
alie
![]() ![]() |
پاسخ 9 : عشق یک زن منم دقيقأ همينکار ميکردم.طلاق و خدايي که در اين نزديکيست بهترين هم دم تنهايي من...
|
||
دوشنبه 27 آذر 1391 - 22:40 |
|
zeynab1370
![]() ![]() |
پاسخ 10 : عشق یک زن از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛ گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛ وقتی چیزی خراب می شد؛ تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...! |
||
سه شنبه 28 آذر 1391 - 18:13 |
|
shabgardashegh370
![]() ![]() |
پاسخ 11 : عشق یک زن بعضي از مواقع بهترين راه طلاقه هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
|
||
چهارشنبه 29 آذر 1391 - 14:09 |
|
soha
![]() ![]() |
پاسخ 12 : عشق یک زن تحت تاثیر قرار گرفتم |
||
یکشنبه 01 بهمن 1391 - 12:26 |
|
تمامی حقوق این قالب مربوط به همین انجمن میباشد|طراح قالب : ابزار فارسی -پشتیبانی : رزبلاگ