سايت و انجمن ما با هدف رفع نياز وبمستران و پشتيباني از آن ايجاد شده است و همواره تلاش نموده است تا مانند الماسي در ميان وب هاي پشتيباني از وبمستران بدرخشد و اميد ميرود روزي يکي از درخشنده ترين ها در اين زمينه باشد
آش نخورده و دهان سوخته تعداد بازدید: 162
|
|||
zeynab1370
![]() ![]() |
آش نخورده و دهان سوخته
در زمانهای دور،مردی در بازارچه شهر حجره ای داشت و پارچه می فروخت . شاگرد او پسر خوب و مودبی بود ولیکن کمی خجالتی بود. روزی مرد بیمار شد و نتوانست به دکانش برود. شاگرد در دکان را باز کرده بود و جلوی آنرا آب و جاروب کرده بود ولی هر چه منتظر ماند از تاجر خبری نشد.قبل از ظهر به او خبر رسید که حال تاجر خوب نیست و باید دنبال دکتر برود.پسرک در دکان را بست و دنبال دکتر رفت . دکتر به منزل تاجر رفت و او را معاینه کرد و برایش دارو نوشت. پسر بیرون رفت و دارو را خرید وقتی به خانه برگشت ، دیگر ظهر شده بود. پسرک خواست دارو را بدهد و برود ، ولی همسر تاجر خیلی اصرار کرد و او را برای ناهار به خانه آورد. همسر تاجر برای ناهار آش پخته بود سفره را انداختند و کاسههای آش را گذاشتند . تاجر برای شستن دستهایش به حیاط رفت و همسرش به آشپزخانه برگشت تا قاشقها را بیاورد. پسرک خیلی خجالت می کشید و فکر کرد تا بهانه ای بیاورد و ناهار را آنجا نخورد . فکر کرد بهتر است بگوید دندانش درد می کند. دستش را روی دهانش گذاشتش. تاجر به اتاق برگشت و دید پسرک دستش را جلوی دهانش گذاشته به او گفت : دهانت سوخت؟ حالا چرا اینقدر عجله کردی ، صبر می کردی تا آش سرد شود آن وقت می خوردی ؟ زن تاجر که با قاشقها از راه رسیده بود به تاجر گفت : این چه حرفی است که می زنی ؟ آش نخورده و دهان سوخته ؟ من که تازه قاشقها را آوردم. از آن پس، وقتی کسی را متهم به گناهی کنند ولی آن فرد گناهی نکرده باشد ، گفته میشود : آش نخورده و دهان سوخته |
||
سه شنبه 16 آبان 1391 - 08:25 |
|
![]() |
2 کاربر از zeynab1370 به خاطر اين مطلب مفيد تشکر کرده اند: shangry - shabgardashegh370 - |
shabgardashegh370
![]() ![]() |
پاسخ 1 : آش نخورده و دهان سوخته ایول ... اینم یه تشکر توپ برای تو هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
|
||
چهارشنبه 24 آبان 1391 - 14:35 |
|
zeynab1370
![]() ![]() |
پاسخ 2 : آش نخورده و دهان سوخته مرسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛ گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛ وقتی چیزی خراب می شد؛ تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...! |
||
چهارشنبه 24 آبان 1391 - 19:25 |
|
soha
![]() ![]() |
پاسخ 3 : آش نخورده و دهان سوخته اینم چندتا ستاره خدمت خنم زینب************ |
||
یکشنبه 01 بهمن 1391 - 13:24 |
|
shabgardashegh370
![]() ![]() |
پاسخ 4 : آش نخورده و دهان سوخته هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
|
||
پنجشنبه 24 اسفند 1391 - 21:14 |
|
jojo
![]() ![]() |
پاسخ 5 : آش نخورده و دهان سوخته جالب بود خدایا
”تنها” نگذار … دلی را که هیچکس ”دردش” را نمیفهمد |
||
شنبه 26 اسفند 1391 - 11:40 |
|
shabgardashegh370
![]() ![]() |
پاسخ 6 : آش نخورده و دهان سوخته خیلیییییییییییییییییییییییییییییی هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
|
||
شنبه 26 اسفند 1391 - 21:25 |
|
تمامی حقوق این قالب مربوط به همین انجمن میباشد|طراح قالب : ابزار فارسی -پشتیبانی : رزبلاگ