زمان جاري : دوشنبه 11 تیر 1403 - 10:39 بعد از ظهر
نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم
...در حال بارگيري لطفا صبر کنيد
صفحه اصلي / دلنوشته / دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
ارسال پاسخ جديد
دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
تعداد بازدید: 672
admin آفلاين

ارسال‌ها : 374

عضويت:23 /3 /1391

محل زندگي: shiraz

سن: 19

تشکرها : 60

تشکر شده : 181

دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ

- هر دفعه، دقیقا هر دفعه كه گرسنه اش می شد، می نوشت... سخت بود اما عشق چیز دیگری است، عشق... عشق به آسمان، به زمین، به آسمانی، به زمینی! حتی عشق به نوشتن...
- دیگر گرسنگی داشت بر او غلبه می كرد. قلم؟ نه! نوشته هایش را خورد. ابتدا سخت بود ولی می توان به همه چیز عادت كرد.
- دقیقا از فردایش بود كه دلش برای نوشته هایش تنگ شد! اما دیگر كاری از دستش بر نمی آمد. حتی به یادش هم نمی آمدند!
- حالا دیگر سیر شده بود، پس از مدت ها. پس از سالها. چه قدر بود؟ سالها؟ نمی دانم! راستی راجع به چی نوشته بود كه این قدر خوشمزه بود؟ هرچه بیشتر فكر می كرد، كمتر یادش می آمد. راستش را بخواهی كمتر به یاد خودش می آورد! خواست بنویسد اما نمی توانست.
- باز هم گرسنه شده بود، اما نوشته هایش اصلا قابل خوردن نبودند. نه این كه نبودند! اتفاقا فقط به درد سیر كردن می خوردند! فقط گرسنگی او از چیز دیگری بود و تازه فهمیده بود! گرسنگی دیگر خیلی داشت به او فشار می آورد. قلم؟ چرا كه نه؟!
- دیگر وقتی گرسنه بود نمی توانست بنویسد. هرچند دیگر اصلا گرسنه نمی ماند. می نوشت و سیر می شد، سیر می شد و می نوشت: می نوشت برای سیری و از سر سیری می نوشت. راحت تر بگویم با نوشتن سرگرم شده بود! مثل بچه ای كه سرگرم یك مار پله است كه دائم می رود بالا و نیش می خورد و پایین می آید!!
***
- حسودی اش می شد. نه به خاطر این كه خیلی ها از همین غذاهای زمینی سیر می شدند، چرا كه او این طور نمی خواست! و نه به خاطر این كه دوستانش سیر بودند. بلكه به این خاطر كه گرسنه بودند و از گرسنگی می نوشتند! می دانست كه نوشته های از سر عشق، گرسنگی می آورند و از سر گرسنگی عشق!
- دیگر نمی توانست ببیند دوستانش از گرسنگی می نویسند. نوشته هایی را كه هنوز باقی مانده بود، به آنها داد. حتما خوشمزه بود كه آنها هم خوردند! دیگر كسی از سر عشق نمی نوشت!
- دیگر چه می توان نوشت؟... هیچ!



• هیچ وقت ، اگه تو رو با کس دیگه ببینم حسودی نمی کنم...! آخه مامانم یادم داده اسباب بازی هامو بدم به بدبخت بیچاره ها!
جمعه 12 آبان 1391 - 11:08
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
تشکر شده تشکر شده: 2 کاربر از admin به خاطر اين مطلب مفيد تشکر کرده اند: soha - sahra -
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 1 : دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
واقعا تامل برانگیز بووووووووووووود ...
هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
جمعه 12 آبان 1391 - 17:39
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shangry آفلاين

ارسال‌ها : 187

عضويت:15 /6 /1391

محل زندگي: دنيا

سن: 19

تشکرها : 12

تشکر شده : 5

پاسخ 2 : دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
آخي
خدا نكنه تا آدم نشديم ، دنيا بهمون رو بياره
یکشنبه 14 آبان 1391 - 00:11
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 3 : دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
یکشنبه 14 آبان 1391 - 19:47
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
soha آفلاين

ارسال‌ها : 437

عضويت:23 /9 /1391

سن: 22

تشکرها : 214

تشکر شده : 23

پاسخ 4 : دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
ممنون ازین مطلب قشنگتون به قول شبگرد تامل برانگیز

سه شنبه 26 دی 1391 - 08:36
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 5 : دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
قربانت
هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
چهارشنبه 27 دی 1391 - 12:53
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
soha آفلاين

ارسال‌ها : 437

عضويت:23 /9 /1391

سن: 22

تشکرها : 214

تشکر شده : 23

پاسخ 6 : دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ

یکشنبه 01 بهمن 1391 - 12:59
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 7 : دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
پنجشنبه 10 اسفند 1391 - 17:40
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
sahra آفلاين

ارسال‌ها : 116

عضويت:3 /11 /1391

محل زندگي: اراک

سن: 18

تشکرها : 26

تشکر شده : 8

پاسخ 8 : دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
مردان در مسیر عشق به وسعت نامتناهی نامردند،گدایی عشق میکنند تا زمانی که به تسخیر قلب زن مطمئن نیستند،اما همین که مطمئن شدند،نامردی را در حد مردانگی انجام میدهند.دکتر شریعتی
زن قداست دارد...برای داشتنش باید مرد بود نه نر...
چهارشنبه 16 اسفند 1391 - 11:00
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
تشکر شده تشکر شده: 1 کاربر از sahra به خاطر اين مطلب مفيد تشکر کرده اند:jojo -
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 9 : دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
آقا ما چاکر دکتر علی شریعتی شدیممممممممممممممم...ایول صحرا جووووووووووون ...
هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
یکشنبه 27 اسفند 1391 - 17:04
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
sahra آفلاين

ارسال‌ها : 116

عضويت:3 /11 /1391

محل زندگي: اراک

سن: 18

تشکرها : 26

تشکر شده : 8

پاسخ 10 : دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
برداشتن قدم های بزرگ در زندگی موجب پاره شدن خشتک انسان میشود،خیاط دکتر شریعتی
زن قداست دارد...برای داشتنش باید مرد بود نه نر...
چهارشنبه 21 فروردین 1392 - 11:44
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 11 : دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
میشه نوشت : بی معرفت هنوز هم دوستت دارم ...
هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
دوشنبه 06 خرداد 1392 - 13:18
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
sahra آفلاين

ارسال‌ها : 116

عضويت:3 /11 /1391

محل زندگي: اراک

سن: 18

تشکرها : 26

تشکر شده : 8

پاسخ 12 : دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
وقتی تو دوست داشتنی هستی نمیتوان تو را دوست نداشت........
زن قداست دارد...برای داشتنش باید مرد بود نه نر...
چهارشنبه 22 خرداد 1392 - 19:50
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 13 : دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
البته بگما اونم زیاد دوست داشتنی نیست به خدا...
هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
پنجشنبه 23 خرداد 1392 - 03:49
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
jojo آفلاين

ارسال‌ها : 510

عضويت:9 /11 /1391

محل زندگي: همدان

سن: 20

تشکرها : 81

تشکر شده : 63

پاسخ 14 : دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
الهیییی
خدایا

‏”تنها‏” نگذار …

دلی را که هیچکس

‏”دردش‏” را نمیفهمد
پنجشنبه 23 خرداد 1392 - 16:48
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 15 : دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
راست میگم به خدا ....
هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
جمعه 24 خرداد 1392 - 20:50
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
sahra آفلاين

ارسال‌ها : 116

عضويت:3 /11 /1391

محل زندگي: اراک

سن: 18

تشکرها : 26

تشکر شده : 8

پاسخ 16 : دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
ولی من عاشقشم
زن قداست دارد...برای داشتنش باید مرد بود نه نر...
شنبه 25 خرداد 1392 - 16:31
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 17 : دیگر چه میتوان نوشت؟...هیچ
عین خودمی
هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
دوشنبه 27 خرداد 1392 - 02:17
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش






برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


تمامی حقوق این قالب مربوط به همین انجمن میباشد|طراح قالب : ابزار فارسی -پشتیبانی : رزبلاگ

: