بنر
بنر 2
زمان جاري : چهارشنبه 13 تیر 1403 - 10:45 بعد از ظهر
نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم
...در حال بارگيري لطفا صبر کنيد
صفحه اصلي / زنگ تفریح / کاریکلماتور
ارسال پاسخ جديد
کاریکلماتور
تعداد بازدید: 531
shamim آفلاين

ارسال‌ها : 152

عضويت:21 /6 /1391

سن: 17

تشکرها : 47

تشکر شده : 69

کاریکلماتور

دست سرد اعزرائیل را فشردم ، عرق مرگ بر پیشانیم نشست

خطای دید به یک نفر صدمه می زند ، خطای دیدگاه به هزران نفر

هم خامی جوانی را دارم هم پختگی پیری را می ترسم نیم پز از دنیا بروم

بالش پر قو را زیر سر گذاشت تا اندیشه اش را به پرواز در آورد ، خوابید

قبل از ازدواج همدیگر را بهتر می شناختند تا بعد از آن

در کلاس ، پنهانی تغذیه دوستش را به غارت می برد ، در اجتماع آشکارا !!!

اگر از چهارپایه شهوت بالا بروی ، گره دار رسوایی خود به خود زده می شود

وقتی صدایم را بلند می کنم ، کمر سکوتم رگ به رگ می شود.

یه نفر دلشو می بازه ، مربی اش رو از کار برکنار می کنه.

یکی از خوشحالی بال در میاره ، شکارچی شکارش می کنه.

یکی حواسشو جمع می کنه ، می بره جای دیگه پهن می کنه.

حواسم که پرت شد ، شیشه همسایه شکست.

روی زبانم وازلین مالیدم تا زبانی چرب و نرم داشته باشم.

به گلخانه رفتم تا یک بوته ی فراموشی بخرم.

یک کدو تنبل خریدم و آنرا به کلاس تقویتی فرستادم.

برای اینکه سر بسته حرف بزنم ، سرم را دستمال بستم.

سبیل گذاشتم تا حرفها را زیر سیبیلی رد کنم.

کفشم را در نمی آورم چون می ترسم کسی پا تو کفشم کند.

کفشم را می تکانم تا ریگی به کفشم نباشد.

برای اینکه از انسانیت بویی برده باشم انسانها را بو می کنم.

از مرحله پرت شدم پایم شکست

وقتی صدایم را بلند می کنم ، کمر سکوتم رگ به رگ می شود.

یه نفر دلشو می بازه ، مربی اش رو از کار برکنار می کنه.

یکی از خوشحالی بال در میاره ، شکارچی شکارش می کنه.

یکی حواسشو جمع می کنه ، می بره جای دیگه پهن می کنه.

حواسم که پرت شد ، شیشه همسایه شکست.

روی زبانم وازلین مالیدم تا زبانی چرب و نرم داشته باشم.

به گلخانه رفتم تا یک بوته ی فراموشی بخرم.

یک کدو تنبل خریدم و آنرا به کلاس تقویتی فرستادم.

برای اینکه سر بسته حرف بزنم ، سرم را دستمال بستم.

سبیل گذاشتم تا حرفها را زیر سیبیلی رد کنم.

کفشم را در نمی آورم چون می ترسم کسی پا تو کفشم کند.

کفشم را می تکانم تا ریگی به کفشم نباشد.

برای اینکه از انسانیت بویی برده باشم انسانها را بو می کنم.

از مرحله پرت شدم پایم شکست

از بس كه دلم براي ديگران سوخته ديكه ازش جز خاكستر چيزي نمونده .

دلم گرفته بود اما مامانم گفت به درد نمي خوره پسش بده .

دلم براش تنگ شده بود درز هاشو شكافتم حالا برام گشاد شده .

گذر زمان ويران گر خاطره هاست اما دارم با ويرانه هاش مجسمه درست ميكنم تا ابدي بشه

وقتی کتاب میخونم چنان غرق ميشم که برای بیرون کشیدنم به نجات غریق نیازمندم

بعضي دل ها از جنس تفلون هستند. چيزي به خود نميگيرند و اگر هم گرفتند به راحتي ميشود پاكشان كرد.

آنقدر زندگيش شيرين بود* دلش را زد!

گرماي عشق هم به قلب يخ زده اثر نميكند.

براي اينكه كاسه صبرش لبريز نشود كمي از روي آن برداشت!

- تاريخ مصرف موش و ماهي را گربه تعين مي كند .

ــ عشق جنين آسا در قلبم نمو پيدا مي كند .

ــ قلبم يك در ميان براي خودم ميزند .

ــ دنيا قفس بزرگي است .

ــ زندگي ، يك مسابقه است . در يك مسابقه همه برنده نمي شوند

- حمام آفتاب گرفتن يخ به قيمت جانش تمام مي شود .

ــ با وجوديكه شمع دلم را بسرقت برده اند ، ته دلم روشن است .

ــ هيچي نيست ، انسان است ، كافيست !!

ــ پشه ها منافذ پوست تنم را تكثير مي كنند .

ــ خواب غفلت به رختخواب احتياج ندارد .

- عشق یک خواب شیرین است و ازدواج ساعت شماطه دار.

- فریاد را همه می شنوند، هنر واقعی شنیدن صدای سکوت است.

- پرنده بی بال با فکرش پرواز می کند.

- اعتبار همه چیز نه در ارزش آنها، که در معنای آن هاست.

- بعضی ها با اینکه خیاط نیستند، اما خوب وصله هایی به آدم می چسبانند !

- زندگی مثل یک تابلو نقاشی است، با این تفاوت که در آن از پاک کن خبری نیست.

- هر کس تاوان راهی را می دهد که خود برگزیده است.

- در جزیره رنگ ها هم، همه از دو رنگی متنفر بودند.

- کسی که در ساحل آرزوها گام بر می دارد، بالاخره در دریای رویا غرق می شود!

- چیزی به نام شکست وجود ندارد، آن چه بدست می آید، نتیجه است و بس.

- ثروتمند کسی نیست که بیشترین را دارد، کسی است که به کم ترین ها نیاز دارد.

- از زندگی آن چه لیاقتش را داریم به ما می رسد، نه آن چه آرزویش را داریم.

- وقتی آسمان دلم ابری میشود، باران اشک از دیدگانم فرو میریزد.

- عشقهای امروزی به ماهی کوچکی میماند که باید مواظب بود از دست لیز نخورد.

- کار کردن خوب است اما زندگی کردن را نباید فراموش کرد.

- از گذشته بگذر و حال را بساز و به آینده امیدوار باش.

- توی بازار صداقت، گرانی بیداد می کند.

- ظاهرسازها با هر سازی می رقصند.

- به افکار بیدارم قرص خواب دادند.

- به جز سیاستمداران، بنی آدم اعضای یکدیگرند.

- همیشه درست می گویم، اما نمی دانم چرا حق با دیگران است.

- بدون عینک تمام سازها را تار می بینم.

- عجب زمانه ای شده ! گذشت هم درگذشت.

- ارزانترین و زیباترین لوازم آرایش صورت، تلخند است.

- بابا آب داد دیگر افسانه شده، قبر بابا را هم ایزوگام کردند.

- دنبال لولوی نامرد می گشت تا ممه ربوده شده اش را پیدا کند.

- همسر با گذشتی بود، از من هم گذشت.

- بگذارید حقتان را بخورند، مرگ حق است.

- خوش به حال فقیر، یک حرف بیشتر از غنی دارد.

- شاید تفاوت دید من و تو در نمره عینکمان باشد.

- در پایان محکمه، حکم قاضی به دار آویختن عدالت بود.

- از نظر عوام، آزادی یعنی آن طرف دیوار زندان.

- چقدر سخت است همرنگ جماعت شدن وقتی جماعت خودش هزار رنگ است.

- گشادی جیب بعضی ها، بزرگتر از سوراخ لایه اُزون است.

- نوک قلم پاچه خوار همیشه چرب است.

- بعضی ها حساب پس می دهند و بعضی ها حق حساب.

- نقاش فقیر، بر بومش خجالت می کشید.

- عدد یک را دست کم نگیرید، یک عمر، یک زندگی، یک انسان!

- بعضی ها رو دست ندارند و بعضی ها زیر دست.

- با اسلحه ای به شکار طبیعت رفتم.

- با یک ریال، دو ریال نمی توان سریال ساخت.

- در بازار سرمایه، کم ضرر کردن یعنی سود کردن.

- شیر بُز بُز قندی شکر نمی خواهد.

- شرکت برق، حتی برای برق کفش هایم هم تعرفه صادر کرد.

- برای باز شدن اشتهایش کلید ساز آورد.

- چون ریاضی بلد نبود، دیگران را آدم حساب نمی کرد.

- دریای غم ساحل ندارد پس بیخودی پارو نزن.

- این روزها مرغ های گوشتی هم تخمی شدند.

- از پررویی ی ِ بی حد ِ تورم پیداست که تخم مرغ هم بزودی جایگزین سکه می شود.

- ماهی های پرنده عمری پشت میله های آبكی ی دریا حبس خواهند بود.

- آدم ها وقتی به دنیا می آیند برای خودشون گریه میكنند وقتی هم از دنیا میروند دیگران براشون گریه میكنند.

- سازها زودتر از آدمها كوك می شوند.

- پریز برق دو سوراخ داره، یكیش میگیره و با همدستی با اون یكیش آدمو می کشه!

- بهترین ترس، ترس از گناه است.

- زندگی ِ باد در سرگردانی سپری میشود.

- در بازی ِ زندگی داور ها هم اخراج می شوند.

- دیدن ِ دریا نگاهی عمیق می خواهد.

- پرنده صعود می كند، اما جاذبه سقوط.

- خدا عمری دلم را پشت ِ میله های سینه ام حبس كرد تا فقط اسیر ِ دل ِ خودم باشم.

- یك عمر دلم را پشت قفس ِ سینه ام زندانی كردم تا مبادا دلم اسیر ِ كسی شود.

- میوه ی ِ درخت ِ خشكیده هیزم است.

- دود ِ آتش به چشم ِ آسمان می رود.

- سقوط ِ آبشار آبكیست.

- گوركن آرزوی ِ زندگی كردن را به دست خودش به گور می برد.

- تنها ماهی ی داخل تنگ هم از زندگی سیراب شد.

- پزشكی ی ِ قانونی، مرگ ماهی ی ِ درون حوض را، خفگی ِ در آب به دلیل شنا بلد نبودن اعلام كرد.

- زندگی بدون عشق مثل پیژامه بدون کش است.

- مارمولک مدعی شد که در دوران جوانی تمساح بوده است.

- تجربه نامی ست که انسان روی اشتباهاتش می گذارد.

- دیگران کاشتند ولی ما خریدیم و خوردیم!

- کاکتوس مادرزن گل هاست.

- درخت باردار با تکاندن باغبان فارغ می شود.

یه وقتایی ادم اینقدر تنهاست که دوست داره یکی صداش کنه حتی اشتباهی.......
شنبه 29 مهر 1391 - 19:29
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
تشکر شده تشکر شده: 3 کاربر از shamim به خاطر اين مطلب مفيد تشکر کرده اند: shabgardashegh370 - zeynab1370 - roz -
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 1 : کاریکلماتور

ايول آبجي . اينم يه تشكر ااز تو تا خستگيت در بره

هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
دوشنبه 01 آبان 1391 - 15:03
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shamim آفلاين

ارسال‌ها : 152

عضويت:21 /6 /1391

سن: 17

تشکرها : 47

تشکر شده : 69

پاسخ 2 : کاریکلماتور

نقل قول از shabgardashagh

ايول آبجي . اينم يه تشكر ااز تو تا خستگيت در بره

ممنون ابجی گلم

یه وقتایی ادم اینقدر تنهاست که دوست داره یکی صداش کنه حتی اشتباهی.......
شنبه 06 آبان 1391 - 20:40
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 3 : کاریکلماتور

خواهش ميكنم عزيزم

هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
یکشنبه 07 آبان 1391 - 00:15
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
zeynab1370 آفلاين

ارسال‌ها : 962

عضويت:25 /3 /1391

محل زندگي: خراسان شمالی - شهرستان گرمه

تشکرها : 20

تشکر شده : 162

پاسخ 4 : کاریکلماتور

جالب بود مرسی

از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛
گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛
وقتی چیزی خراب می شد؛
تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...!
یکشنبه 07 آبان 1391 - 14:28
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 5 : کاریکلماتور

هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
سه شنبه 09 آبان 1391 - 15:30
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
zeynab1370 آفلاين

ارسال‌ها : 962

عضويت:25 /3 /1391

محل زندگي: خراسان شمالی - شهرستان گرمه

تشکرها : 20

تشکر شده : 162

پاسخ 6 : کاریکلماتور

از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛
گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛
وقتی چیزی خراب می شد؛
تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...!
سه شنبه 09 آبان 1391 - 15:59
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
maryam آفلاين

ارسال‌ها : 565

عضويت:23 /4 /1391

محل زندگي: Tehran

سن: 16

تشکرها : 16

تشکر شده : 85

پاسخ 7 : کاریکلماتور

نقل قول از shabgardashagh

ايول آبجي . اينم يه تشكر ااز تو تا خستگيت در بره

تو فقط با من مشکل داری دیگه به من تشکر نمیدی؟؟؟؟؟؟

نه عاشق بودم و نه آلوده به افکار پلید ...

من به دنبال نگاهی بودم

که مـــــرا , از پس دیوانگی ام می فهمید ...

و خـــــدا می داند ...

سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود . . . !
سه شنبه 09 آبان 1391 - 16:58
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 8 : کاریکلماتور

من به هر چي مطلب قشنگه تشكر ميدم

هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
چهارشنبه 10 آبان 1391 - 00:32
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
maryam آفلاين

ارسال‌ها : 565

عضويت:23 /4 /1391

محل زندگي: Tehran

سن: 16

تشکرها : 16

تشکر شده : 85

پاسخ 9 : کاریکلماتور

کشکه دیگه مطالب ما ؟؟؟؟؟

نه عاشق بودم و نه آلوده به افکار پلید ...

من به دنبال نگاهی بودم

که مـــــرا , از پس دیوانگی ام می فهمید ...

و خـــــدا می داند ...

سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود . . . !
پنجشنبه 11 آبان 1391 - 17:10
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 10 : کاریکلماتور

يه جورايي ...

هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
پنجشنبه 11 آبان 1391 - 17:44
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 11 : کاریکلماتور

هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
پنجشنبه 18 آبان 1391 - 19:24
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
zeynab1370 آفلاين

ارسال‌ها : 962

عضويت:25 /3 /1391

محل زندگي: خراسان شمالی - شهرستان گرمه

تشکرها : 20

تشکر شده : 162

پاسخ 12 : کاریکلماتور

از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛
گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛
وقتی چیزی خراب می شد؛
تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...!
شنبه 20 آبان 1391 - 13:09
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 13 : کاریکلماتور

هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
شنبه 20 آبان 1391 - 13:45
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
zeynab1370 آفلاين

ارسال‌ها : 962

عضويت:25 /3 /1391

محل زندگي: خراسان شمالی - شهرستان گرمه

تشکرها : 20

تشکر شده : 162

پاسخ 14 : کاریکلماتور

از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛
گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛
وقتی چیزی خراب می شد؛
تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...!
پنجشنبه 25 آبان 1391 - 09:37
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 15 : کاریکلماتور

هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
شنبه 27 آبان 1391 - 14:29
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
maryam آفلاين

ارسال‌ها : 565

عضويت:23 /4 /1391

محل زندگي: Tehran

سن: 16

تشکرها : 16

تشکر شده : 85

پاسخ 16 : کاریکلماتور

نه عاشق بودم و نه آلوده به افکار پلید ...

من به دنبال نگاهی بودم

که مـــــرا , از پس دیوانگی ام می فهمید ...

و خـــــدا می داند ...

سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود . . . !
پنجشنبه 02 آذر 1391 - 17:37
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
roz آفلاين

ارسال‌ها : 185

عضويت:2 /11 /1391

سن: 21

تشکرها : 134

تشکر شده : 5

پاسخ 17 : کاریکلماتور

آقا مطالب من دیپلماتیک

ستاره درخشان.عضو رسمی باشگاه
پنجشنبه 05 بهمن 1391 - 05:08
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 18 : کاریکلماتور

هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
چهارشنبه 09 اسفند 1391 - 17:55
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.

تمامی حقوق این قالب مربوط به همین انجمن میباشد|طراح قالب : ابزار فارسی -پشتیبانی : رزبلاگ

: