زمان جاري : شنبه 16 تیر 1403 - 12:18 بعد از ظهر
نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم
...در حال بارگيري لطفا صبر کنيد
صفحه اصلي / زنگ تفریح / سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !
ارسال پاسخ جديد
سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !
تعداد بازدید: 684
maryam آفلاين

ارسال‌ها : 565

عضويت:23 /4 /1391

محل زندگي: Tehran

سن: 16

تشکرها : 16

تشکر شده : 85

سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

حوالی سال 1230 ه.ش:

مرد: دختره‌ ی خیر ندیده! من تا نكشمت راحت نمیشم! اصلا" اگه نكشمت خودم كشته میشم!

زن: آقا، حالا یه غلطی كرد! شما بگذر. نامحرم كه تو خونه مون نبوده. حالا این بنده خدا یه بار بلند خندیده!

مرد: بلند خندیده؟! این اگه الان جلوشو نگیرم لابد پس فردا میخواد بره بقالی ماست بخره! همش تقصیر توئه كه درست تربیتش نكردی. نخیر نمیشه. باید بكشمش!

(بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می‌شه و دختر گناهكارشو می‌بخشه!)

زن: آقا خدا سایه ی شما رو هیچوقت از سر ما كم نكنه.

نیم قرن بعد ، سال 1280:

مرد: واسه من می‌خوای بری مدرسه درس بخونی؟! می‌كشمت تا برات درس عبرت بشه! یه بار كه مردی دیگه جرات نمی‌كنی از این حرفا بزنی! تو غلط كردی! تقصیر من بود كه گذاشتم این ضعیفه بهت قرآن خوندن یاد بده! حالا چی؟

زن: آقا، آروم باشین. یه وقت قلبتون خدای نكرده می‌گیره‌ها! یه شكری خورد. دیگه از این شكرها نمی‌خوره. قول میده!

مرد (با نعره حمله می‌كنه طرف دخترش): من باید بكشمت! تا نكشمت آروم نمیشم! خودت بیای خودتو تسلیم كنی بدون درد می‌كشمت!

زن: وای آقا تو رو خدا از خونش بگذرین. منو به جای اون بكشین!

(بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می‌شه و دختر گناهكارشو می‌بخشه!)

زن: خدا شما رو تا ابد واسهء ما نگه داره.

یك قرن بعد از اولین رویداد ، سال 1330:

مرد (بعد از گرفتن كمی زهر چشم و شكستن چند تا كاسه كوزه!): چی؟! دانشسرا؟! (همون دانشگاه خودمون). دختره ی چشم سفید حالا می‌خوای بری دانشسرا؟! می‌خوای سر منو زیر ننگ كنی؟ مردم از فردا نمیگن آقا رضا غیرتت كو؟! فاسد شدی برا من؟ شیكمتو سورفه (سفره) می‌كنم!

زن: آقا، تو رو خدا خودتونو كنترل كنین. خدای نكرده یه وخ (وقت) سكته می‌كنین!

مرد: چی میگی ززززززن؟! من اگه اینو امشب نكشم دیگه فردا نمی‌تونم جلوی این فسادو بگیرم! یه دانشسرایی نشونت بدم كه خودت كیف كنی!

(بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می‌شه و دختر گناهكارشو می‌بخشه!)

زن: آقا الهی صد سال سایه تون بالای سر ما باشه.

حوالی سال 1360:

فریاد مرد خونه تا هفت خونه اونطرف تر میرسه كه: بله؟! میخواد بره سر كار؟! یعنی من دیگه انقدر بی غیرت و بدبخت شدم كه دخترم بره سر كار و پول بیاره تو خونه؟! پس من اینجا هویجم؟! مگه اینكه برای این بی آبرویی از روی نعش من رد بشی!

زن: حالا تو عصبانی نشو. این بچه س نمیفهمه. دوستاش یادش دادن این حرفا رو! چند روز دیگه یادش میره. ببخشش. خدا تو رو برای ما حفظ كنه.

همین چند سال پیش ، سال 1380:

مرد: كجا؟! می‌خوای با تكپوش (از این مانتو خیلی آستین كوتاها كه نیم متر هم پارچه نبردن و مثل جلیقه نجات پستی بلندی پیدا می‌كنن!) و شلوارك (از این شلوار خیلی برموداها!) بری بیرون؟! می‌كشمت! من، تو رو، می‌كشم!

زن: ای آقا، خودتو ناراحت نكن بابا. الان دیگه همه همینطورین! (شما بخونید اكثرا")

مرد: من اینطوری نیستم! این امروز كه اینجوری باشه لابد فردا میخواد نوبل صلح هم از دست اجنبی بگیره! دختر، لااقل یه كم اون شلوارو پائین‌تر بكش كه زانوتو بپوشونه! نه، نه، نمی‌خواد! بدتر شد! همون بالا ببندیش بهتره!

زن: مرد خدا عمرت بده كه دركش كردی!

چند سال بعد ، سال 1390:

مرد: آخه خانم این چه وضعیه؟ روزی كه اومدی خواستگاری گفتم نمیخوام زنم این ریختی لباس بپوشه، گفتی دوره ی این امل بازیها تموم شده، گفتم چشم! تمام خونه و املاكم رو هم كه برای مهریه به نامت كردم. حق طلاق رو هم كه ازم گرفتی. حالا میگی بشینم توی خونه بچه داری كنم؟!

زن: عزیزم مگه چه اشكالی داره؟ مگه تو ماهی چقدر حقوق میگیری؟ تمام حقوقت هم كه برای كرایه تاكسی و خرج ناهارت و مهدكودك بچه و بنزین و جریمه ی ماشین میره! حالا اگه بشینی توی خونه و از بچه نگهداری كنی هم خرجمون كم میشه هم بچه عقده ای نمیشه! آفرین عزیزم. من دارم با دوستام میرم باشگاه بولینگ! خدا سایه ت رو فعلا" رو سر ما نگه داره!

چند سال بعد ، سال 1400:

دختر: چی؟! چی گفتی؟! دارم بهت میگم، ماشین بی ماشین! همین كه گفتم. من با الكس قرار دارم ماشینم می‌خوام. می‌خوای بری بیرون پیاده برو!

زن: دخترم، حالا بابات یه غلطی كرد! تو اعصاب خودتو خراب نكن. لاك ناخنت می‌پره! آروم باش عزیزم. رنگ موهات یه وقت كدر می‌شه! اوه مامی، باباتم قول می‌ده دیگه از این حرفا نزنه!

(بالاخره با صحبتهای زن، دختر خونه از خر شیطون پیاده می‌شه و بابای گناهكارشو می‌بخشه!)

زن: عزیزم خدا نگهت داره كه باباتو بخشیدی!

دو قرن بعد از اولین رویداد ، سال 1430:

زن: عزیزم تو كه انقدر فسیل نبودی! مثلا" بین دوستات به روشن فكری و عدالت معروفی. آخه چه اشكالی داره؟ اینهمه سال ما زنها بچه دار شدیم و به دنیا آوردیمشون، حالا با این علم جدید و تكنولوژی پیشرفته چند وقتی هم شما مردها از این كارا بكنین! اصلا" مگه نمی گفتی جد بزرگت همیشه می گفته: چه مردی بود كز زنی كم بود؟

مرد: پس لااقل بذار بیمارستان و جنس و اسم بچه رو خودم انتخاب كنم!

زن: دیگه پررو نشو هر چی هیچی بهت نمیگم!

نه ماه بعد وقتی مرد بچه بغل از بیمارستان به خونه میاد زن با عشوه میگه: مرد من، یعنی سایه ی تو تا به دنیا آوردن چند تا بچه ی دیگه هنوز بالای سر ماست؟

آینده ای نه چندان دور ، سال 1450:

چند تا مرد دور همدیگه نشستن و در حالی كه سبزی پاك میكنن آهسته و در گوشی مشغول بحث هستن: آره... میگن هدف این جنبش بازگردوندن حق و حقوق ضایع شده ی مردهاست!

- حق با جمشیده... ببینین این زنها چقدر از ما سوء استفاده میكنن! تا وقتی خونه ی بابامون هستیم كه باید آشپزی و بچه داری و خیاطی یاد بگیریم و توسری بخوریم! بعدشم بدون مشورت با ما زنمون میدن و زنمون هم استثمارمون میكنه!

- خدا كنه این حركت به یه جایی برسه. میگن وكیل اون مرده كه زیر كتكهای زنش جون داده به رای دادگاه كه زنه رو تبرئه كرده اعتراض كرده! دمش گرم.

- آره... خب داشتم می گفتم... اسم این جنبش سیبیلیسمه و اعلامیه هاش هر شب ........

در این هنگام به علت ورود خانم یكی از مردها ، بحث به زیاد بودن خاك و علف هرزه قاطی سبزی ها كشیده میشه!

زن: زود باشین تمومش كنین دیگه! چقدر فس میزنین! اوی ، درست تمیز كن! من نمیدونم این سایه ی لعنتی شما تا كی میخواد روی زندگی ما بمونه؟!

حوالی سال 1530 ه.ش:

رادیوی سراسری، موج تله پاتی (صدای یه خانم): با اعلام ساعت نه شب شما خانمهای عزیز را در جریان آخرین اخبار دنیا قرار میدهم. به گزارش خبرگزاری بانوپرس، دقایقی قبل سایه ی آخرین نمونه ی بازمانده از جنس مرد از روی كره ی زمین محو شد! پس از پایان عمر این موجود از گونه ی مردها، از این پس نام و تصویر این مخلوقات را فقط در وب پیج های تاریخی و باستان شناسی می توانید رویت نمایید. ساعت نه و پانزده دقیقه با خبرهای جدیدی در خدمت شما بانوان محترم خواهم بود. دینگ دینگ!

نه عاشق بودم و نه آلوده به افکار پلید ...

من به دنبال نگاهی بودم

که مـــــرا , از پس دیوانگی ام می فهمید ...

و خـــــدا می داند ...

سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود . . . !
یکشنبه 23 مهر 1391 - 19:08
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
تشکر شده تشکر شده: 1 کاربر از maryam به خاطر اين مطلب مفيد تشکر کرده اند: pary_shab -
payam آفلاين

ارسال‌ها : 76

عضويت:18 /4 /1391

محل زندگي: تهران

سن: 39

تشکر شده : 22

پاسخ 1 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

واقعا زنها ، مرد زن ذلیل رو دوست دارن؟

سه شنبه 25 مهر 1391 - 10:06
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
zeynab1370 آفلاين

ارسال‌ها : 962

عضويت:25 /3 /1391

محل زندگي: خراسان شمالی - شهرستان گرمه

تشکرها : 20

تشکر شده : 162

پاسخ 2 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

نه خیر آقا بیام من که از مردای زن ذلیل متنفرم

از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :
شما چطور 60 سال با هم زندگی کردید؛
گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که؛
وقتی چیزی خراب می شد؛
تعمیرش می کردیم نه تعویضش ...!
سه شنبه 25 مهر 1391 - 14:05
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
payam آفلاين

ارسال‌ها : 76

عضويت:18 /4 /1391

محل زندگي: تهران

سن: 39

تشکر شده : 22

پاسخ 3 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

مي تونم تعريف تون رو از مرد زن ذليل بپرسم ؟

سه شنبه 25 مهر 1391 - 15:26
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
rmt3 آفلاين

ارسال‌ها : 151

عضويت:27 /4 /1391

محل زندگي: Isfahan

سن: 15

تشکر شده : 29

پاسخ 4 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

نقل قول از payam

واقعا زنها ، مرد زن ذلیل رو دوست دارن؟

فک نمیکنم اینطور باشه

اما...

به هر حال هر انسانی از اینکه عقایدش مورد توجه قرار بگیره احساس رضایت و خشنودی میکنه

اینکه یه مرد کاملا مطیع و تابع همسرش باشه و بلااستثنا به خواسته های همسرش عمل کنه...مسلما نمیتونه کار درستی باشه و البته همسرش احساس میکنه که اون هیچ استقلالی از خودش نداره و بعد از مدتی به چشم یک آدم بی عرضه بهش نگاه میکنه که باید مرتبا همه چیز رو بهش گوشزد کنه...

پس باید یه خط وسطی رو در نظر بگیره

.

.

به حرف های همسرش توجه کنه...

بعد از دقت و گوش دادن به اونها

اون حرف یا پیشنهاد رو بپذیره یا با دلیل قانع کننده رد کنه

اینطوری عقل،قوه ی تصمیم گیری و استقلال هیچ کدوم زیر سوال نمیره

نه مرد سالاری مطلق

و نه زن ذلیلی

.

.

حد تعادل

(البته اینا فقط نظر شخصیه!!!)

کوچیک شما : حدیث
سه شنبه 25 مهر 1391 - 18:59
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
payam آفلاين

ارسال‌ها : 76

عضويت:18 /4 /1391

محل زندگي: تهران

سن: 39

تشکر شده : 22

پاسخ 5 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

دقيقا مشکل همين جاست : نقطه تعادل . من فکر نمي کنم مهمترين از اين مسئله اي تو دنيا باشه . تو هر چيزي که فکرشو بکنيد اين نقطه تعادل مطرحه ولي پيدا کردنش کار حضرت فيله .

چهارشنبه 26 مهر 1391 - 08:08
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
rmt3 آفلاين

ارسال‌ها : 151

عضويت:27 /4 /1391

محل زندگي: Isfahan

سن: 15

تشکر شده : 29

پاسخ 6 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

اگه هر چیزی رو غیر ممکن بدونین...

غیرممکن میشه...

یه دیالوگی بود تو فیلم آتش بس که آتیلا پسیانی میگفت:

"غیر ممکن ، غیر ممکنه"

حد تعادل اصلنم سخت نیست

حداقل نه اونقد که شما میگی...اگه بخوایم پیداش کنیم میشه

از قدیم گفتن "خواستن توانستن است"

"یا واقعا حضرت فیلم یا توهم زدم که این حد تعادلو پیدا کردم!!!"

کوچیک شما : حدیث
چهارشنبه 26 مهر 1391 - 22:40
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 7 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

تعريف من : اگر كسي شخصيت محكمي داشته باشه چنين كاري نميكنه

هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
جمعه 28 مهر 1391 - 11:11
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
maryam آفلاين

ارسال‌ها : 565

عضويت:23 /4 /1391

محل زندگي: Tehran

سن: 16

تشکرها : 16

تشکر شده : 85

پاسخ 8 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

چه جالب شده بحث ادامش بدبد

نه عاشق بودم و نه آلوده به افکار پلید ...

من به دنبال نگاهی بودم

که مـــــرا , از پس دیوانگی ام می فهمید ...

و خـــــدا می داند ...

سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود . . . !
شنبه 29 مهر 1391 - 16:06
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
payam آفلاين

ارسال‌ها : 76

عضويت:18 /4 /1391

محل زندگي: تهران

سن: 39

تشکر شده : 22

پاسخ 9 : نه دیگه نشد.

نمی دونم شاید من زیادی سختش کردم . حالا یه مثال می زنم تا تکلیف منو روشن کنین . همه تون قبول دارین که بین زنذلیلی و خانواده دوستی یه مرزی هست به اسم تعادل . همونطور که بین ولخرجی و خساست مرز تعادل هست . بین خریت و شجاعت هم هست و الی آخر ..... حالا همون زن ذلیلی رو شما در نظر بگیر . شما می گی که مرد باید حرف زنشو گوش بده و اون حرفی رو که فکر می کنه درسته عمل کنه . یعنی یه موقع بگه باشه ، یه موقع بگه نه . ملاک تشخیص درستی و غلط بودن حرف با کیه ؟ با مرد . درسته ؟ چون اگه با زن بود قاعدتا همه حرفهای زن باید اطاعت می شد . حالا بسته به اینکه مرد در خانواده مرد سالار بزرگ شده باشه یا زن سالار ، مذهبی باشه یا لاقید، تشخیصش _یعنی همون نقطه تعادلش _؛ زمین تا اسمون فرق می کنه .

شنبه 29 مهر 1391 - 16:46
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
alie آفلاين

ارسال‌ها : 312

عضويت:6 /7 /1391

سن: 21

تشکرها : 20

تشکر شده : 12

پاسخ 10 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

خانوماي محترم!لطفأ ديگه تاپيکاي همينجارو تکرارنکنيد ديگه!!!زشته!حالاازسايتاي ديگه ميگيريدمابه روي خودمون نمياريم!!!!

و خدايي که در اين نزديکيست بهترين هم دم تنهايي من...
شنبه 29 مهر 1391 - 22:34
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
تشکر شده تشکر شده: 1 کاربر از alie به خاطر اين مطلب مفيد تشکر کرده اند:admin -
maryam آفلاين

ارسال‌ها : 565

عضويت:23 /4 /1391

محل زندگي: Tehran

سن: 16

تشکرها : 16

تشکر شده : 85

پاسخ 11 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

دوست دارید حرف از مسایل جنسی زده بشه برو جای دیگه لطفا ساکت باش چرت میگی

نه عاشق بودم و نه آلوده به افکار پلید ...

من به دنبال نگاهی بودم

که مـــــرا , از پس دیوانگی ام می فهمید ...

و خـــــدا می داند ...

سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود . . . !
یکشنبه 30 مهر 1391 - 16:31
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
rmt3 آفلاين

ارسال‌ها : 151

عضويت:27 /4 /1391

محل زندگي: Isfahan

سن: 15

تشکر شده : 29

پاسخ 12 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

واقعا از هم اندیشای واقعی بعیده که باهم کل کل کنن...

همگی...

آشتی!!!!

کوچیک شما : حدیث
یکشنبه 30 مهر 1391 - 17:59
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
rmt3 آفلاين

ارسال‌ها : 151

عضويت:27 /4 /1391

محل زندگي: Isfahan

سن: 15

تشکر شده : 29

پاسخ 13 : نه دیگه نشد.

نقل قول از payam

نمی دونم شاید من زیادی سختش کردم . حالا یه مثال می زنم تا تکلیف منو روشن کنین . همه تون قبول دارین که بین زنذلیلی و خانواده دوستی یه مرزی هست به اسم تعادل . همونطور که بین ولخرجی و خساست مرز تعادل هست . بین خریت و شجاعت هم هست و الی آخر ..... حالا همون زن ذلیلی رو شما در نظر بگیر . شما می گی که مرد باید حرف زنشو گوش بده و اون حرفی رو که فکر می کنه درسته عمل کنه . یعنی یه موقع بگه باشه ، یه موقع بگه نه . ملاک تشخیص درستی و غلط بودن حرف با کیه ؟ با مرد . درسته ؟ چون اگه با زن بود قاعدتا همه حرفهای زن باید اطاعت می شد . حالا بسته به اینکه مرد در خانواده مرد سالار بزرگ شده باشه یا زن سالار ، مذهبی باشه یا لاقید، تشخیصش _یعنی همون نقطه تعادلش _؛ زمین تا اسمون فرق می کنه .

من به شخصه فک نمیکنم که تعادل یه مرز خاص یا حتی یه نقطه ی مشخص باشه...بلکه یه حدودی رو شامل میشه

اگه قرار بود یه نقطه باشه نمیتونستیم بگیم که درست روی این نقطه ی تعادلیم

وقتی حدی برای تعادل مشخص باشه...رسیدن بهش میسر تره و غیر ممکن نیست...

.

.

من که جوابی واسه سوالتون ندارم

چون به نظر من تشخیص با حد تعادل یکی نیست

"بلکه تشخیص های درست و به جا باعث رسیدن به حد تعادل میشن ..."

پس میتونیم درباره ی زن ذلیلی و یا مردسالاری بگیم که:

اگر مرد با توجه به چیزهایی که قبلا در نظر شخصیم گفتم...مثل توجه به نظرات همسرش...تجزیه و تحلیل موضوع و... تصمیم درست و بجایی بگیره میتونه در این موضوع(حل مشکلات زندگیشون) به حد تعادل برسه...

...نه مرد سالاری نه زن ذلیلی...

این طور نیست؟؟؟؟؟؟

کوچیک شما : حدیث
یکشنبه 30 مهر 1391 - 19:26
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
rmt3 آفلاين

ارسال‌ها : 151

عضويت:27 /4 /1391

محل زندگي: Isfahan

سن: 15

تشکر شده : 29

پاسخ 14 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

بچه ها ...

چرا تو بحثا شرکت نمیکنین؟؟؟

یعنی واقعا هیچ نظری ندارین؟

کوچیک شما : حدیث
یکشنبه 30 مهر 1391 - 19:29
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
alie آفلاين

ارسال‌ها : 312

عضويت:6 /7 /1391

سن: 21

تشکرها : 20

تشکر شده : 12

پاسخ 15 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

نقل قول از rmt3

واقعا از هم اندیشای واقعی بعیده که باهم کل کل کنن

عزيزم من باکسي قهرنيستم .من ي انتقادکوچيک ازمريم جون کردم!ايشون به هزارتاچيز متهمم کرد! مطالب خودارضايي رو بخون

و خدايي که در اين نزديکيست بهترين هم دم تنهايي من...
یکشنبه 30 مهر 1391 - 19:42
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
alie آفلاين

ارسال‌ها : 312

عضويت:6 /7 /1391

سن: 21

تشکرها : 20

تشکر شده : 12

پاسخ 16 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

نقل قول از rmt3

واقعا از هم اندیشای واقعی بعیده که باهم کل کل کنن

عزيزم من باکسي قهرنيستم .من ي انتقادکوچيک ازمريم جون کردم!ايشون به هزارتاچيز متهمم کرد! مطالب خودارضايي رو بخون

و خدايي که در اين نزديکيست بهترين هم دم تنهايي من...
یکشنبه 30 مهر 1391 - 19:43
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
alie آفلاين

ارسال‌ها : 312

عضويت:6 /7 /1391

سن: 21

تشکرها : 20

تشکر شده : 12

پاسخ 17 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

منم باهات موافقم . به نظرمن حرف درست باشه!وزندگي رو بالا ببره؛حالا چه مرد بگه چه زن!

و خدايي که در اين نزديکيست بهترين هم دم تنهايي من...
یکشنبه 30 مهر 1391 - 19:50
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
alie آفلاين

ارسال‌ها : 312

عضويت:6 /7 /1391

سن: 21

تشکرها : 20

تشکر شده : 12

پاسخ 18 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

منم باهات موافقم . به نظرمن حرف درست باشه!وزندگي رو بالا ببره؛حالا چه مرد بگه چه زن!

و خدايي که در اين نزديکيست بهترين هم دم تنهايي من...
یکشنبه 30 مهر 1391 - 19:50
ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 19 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

نقل قول از maryam

چه جالب شده بحث ادامش بدبد

منتظر بوووديم تا تو بگي ....

هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
دوشنبه 01 آبان 1391 - 14:30
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 20 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

نقل قول از maryam

دوست دارید حرف از مسایل جنسی زده بشه برو جای دیگه لطفا ساکت باش چرت میگی

اوني چرت ميگه كه فكر ميكنه حق حرف زدن فقط با خودشه ...فكر ميكنم منظورم رو فهميده باشي....

هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
دوشنبه 01 آبان 1391 - 14:31
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش
shabgardashegh370 آفلاين

ارسال‌ها : 2578

عضويت:13 /6 /1391

محل زندگي: پشت کامپیوترم

تشکرها : 6

تشکر شده : 136

پاسخ 21 : سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !

عاليه عزيزم تو خودتو ناراحت نكن ... "كافر همه را به چشم خود پندارد ... "

هی فلانی ... به حرمت اون چیزی ک با خودت بری حق برگشتن نداری بی لیاقت ...
دوشنبه 01 آبان 1391 - 14:33
وب کاربر ارسال پيام نقل قول تشکر گزارش



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.

تمامی حقوق این قالب مربوط به همین انجمن میباشد|طراح قالب : ابزار فارسی -پشتیبانی : رزبلاگ

: