جا برای من گنجشک زیاد است ..ولی من به درختان خیابان تو عادت دارم...
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
دلنوشته | 128 | 6052 | soha |
حجاب | 65 | 3223 | soha |
حرف هایی که میخوای به عشقت بزنی..! | 32 | 7327 | mokarrame |
تست افسردگی | 1 | 812 | golbarg |
*داستان* داستان جالب کوتاه مردی در سردخانه !!! | 0 | 543 | golbarg |
آیا پایان رابطه تان نزدیک است؟!!(تست روانشناسی) | 0 | 503 | golbarg |
عکس واتسابت چیه؟؟؟ | 0 | 493 | golbarg |
دانلود کتاب های دانشگاهی | 0 | 492 | golbarg |
بهترین مرجع کتاب های دینی | 0 | 451 | golbarg |
یک تاپیک جالب! با کلی چیزای مفید | 7 | 1155 | golbarg |
جا برای من گنجشک زیاد است ..ولی من به درختان خیابان تو عادت دارم...
دنیا انقدر وسیع است که برای همه ی مخلوقات جایی هست...پس به جای اینکه جای کسی را بگیرید،تلاش کنید جای واقعی خود را بیابید..!
خانمی که قصد ورود به فروشگاهی را داشت،کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه.چند دقیقه بعد در حالیکه یک جفت کفش در دستانش بود بیرون امد....
آهای، اقا پسر؟!
پسرک برگشت و به سمت خانم رفت.چشمانش برق میزد.وقتی ان خانم کفشها را به او داد پسرک با چشمهای خوشحالش پرسید:
_خانم..شما خدا هستید؟!
_نه پسرم..من تنها یکی از بنده های خدا هستم..!
_آهان..میدانستم که با خدا نسبتی دارید..!
یه پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد.اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت.هر روز به فروشگاه میرفت و یه سی دی میخرید فقط به خاطر اینکه باهاش صحبت کنه..
بعد از یک ماه پسرک مرد..وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت، مادر پسرک گفت اون مرده و اون رو به اتاق پسرک برد..دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده..
دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد..میدونین چرا گریه میکرد؟!چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میذاشت و به اون میداد..!
گاه در زندگی موقعیت هایی پیش میآد که انسان
باید تاوان دعاهای مستجاب شده خود را بپردازد...
تعداد صفحات : 2